ادبیات و فلسفه از منظری بین رشته ای؛ از فلسفه تحصلی تا فلسفه ایدیالیستی و از ریالیسم تا سمبولیسم

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 858

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCNRPL09_010

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

فیلسوفان علم گرا و تجربه باور، حس را منشا همه ی ادراکات بشری میدانستند. به باور آنها، علم انسان خلاصه ی تجربه های گذشته ی اوست و محدود است به محسوسات او. اما فلاسفهی ایدیالیست، چه در آلمان و چه در فرانسه، براصالت تصور (اصالت علم یا اصالت معقول=اصالت ذهن) تاکید میکردند و اندکاندک انسان را به عنوان عنصر اساسی و معنادهنده ی هستی مطرح میکردند. به این ترتیب مکاتب فلسفی گاه به مطالعه ی عین و برونذات میپردازند و گاه به مطالعهی ذهن یادرونذات؛ گاه، جهان اکبر را از راه مشاهده مستقیم و با بهره گیری از تجربه و قوه ی حس به شناخت درمیآورند و گاه آن را از راه مطالعه در جهان اصغر قابل شناخت میدانند و گاه نیزانسان را در مرکز عالم هستی به عنوان خالق یا معنادهندهی همه چیز به حساب میآورند. نکتهی مهم این است که جریانی همانند سیر تحول و تغییر رویکرد مکاتب فلسفی از تجربهگرایی و واقعگرایی به ایدیالیسم، در هنر و ادبیات هم دیده میشود؛ در ادبیات هم نگرشها از واقعگرایی و توجهبه عینیات، به ایده-گرایی و توجه به دنیای نمادهای ذهنی، تغییر مییابد. این تغییرات بنیادین در زیربنای فکری و مبانی نظری، باعث میشود که پایه های مکتب ریالیسم (و البته ناتورالیسم) که بر اصالت واقع تاکید دارند متزلزل شود و راه بر مکتبی گشوده شود که اصالت را به جهان نمادها و سمبولها و به تعبیر روشنتر، جهان ایده ها میدهد؛ مکتب هنرمندان نمادپرداز سمبولیسم) تلاش میکند به کمک علایم و اشارات و رمزها راهی به سوی جهان فراواقع باز کند. این پژوهش با رویکردی بینرشتهای، همانندی مکتبهای ادبی و فلسفی یادشده را تبیین میکند

کلیدواژه ها:

پژوهش بین رشته ای در ادبیات و فلسفه ، ریالیسم ، سمبولیسم ، فلسفه ی تحصلی ، ایدیالسیم.

نویسندگان

ابراهیم محمدی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند

بهارک ولی نیا

دانش آموخته ی دکتری زبان و ادبیات فارسی