بررسی جایگاه نیرنگ درتاریخ بیهقی (مطالعه ی موردی داستان های سپه سالاران)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 395

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

BAYHAGI06_016

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

بیهقی با بهره گیری از عناصر داستان و توصیف هنرمندانه ی فضا و مکان،گفتگوها، اشخاص و نمایش رویارویی آنها در صحنههای مختلف (به صورت مستقیم یا غیرمستقیم و از طریق راویان ثقه)، به شیوهی داستان-گویی تاریخ را نوشته است. وی به مدد حقیقتجویی و صداقتش، با گذشت روزگار، توانسته است مخاطبان بسیاری را به سوی خود جلب کند. هدف پژوهش حاضر این است که به شیوهی روایی، داستانی و اجتماعی ماهیت نیرنگ و دسیسه را در عزل و نصب سران یا سپهسالاران بزرگ غزنوی (امیرمحمد، امیریوسف،سپهسالارغازی، سپهسالار اریارق، سپهسالارآلتونتاش و حاجب بزرگ علیقریب) با تاکید بر داستان ها و حوادث موجود در تاریخ بیهقی و جامعهی آن عصر بررسی کند. خود رای بودن و ضعف سلطان مسعود در تصمیم گیری نهایی، تاثیر پذیرفتن از سخنان ساعیان و دهن بینی او منجر به نابودی بسیاری از سرداران بزرگ این دربار و سرانجام براندازی خاندان غزنوی در جامعهی ایران آن زمان شده است.

نویسندگان

منیر خدایاری مطلق

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه رازی کرمانشاه