نقش کار در زنان بد سرپرست و بی سرپرست در استان گیلان

هدف از انجام این تحقیق بررسی مشکلات و چالشهای اجتماعی و اقتصادی زنان بی سرپرست یا خود سرپرست خانوار وهمچنین ارایه راهکارهای مناسب در این زمینه وشناخت و پیگیری مراجع و سازمانهای مرتبط با این مشکل در استان گیلان و در کل کشور میباشد. رشد بی سابقه زنان سرپرست خانوار یکی از مهمترین تغییرات جمعیت شناختی سالهای اخیر جامعه ایران بوده است.سهم 12/5 درصدی زنان در سرپرستی خانوار، در صورت عدم حمایت قانونی موثر، میتواند مشکلات خانواده و جامعه را در پی داشته باشد. از مهمترین عواملی که میتواند آسیبهای آجتماعی را کنترل کند قوانین و نهادهای خانواده میباشند.قوانین حمایتی باید به نحوی باشد که قابلیت اجرا داشته و تضمین کننده توانمندسازی گروه های مختلف از زنان باشند.یافته های تحقیق حاکی از آن است که زنانی که سرپرست خانوادهاند، با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکنند. درصورتی که جامعه و فرد به شناسایی و مدیریت این مشکلات نپردازند، به طورقطع معضلات بزرگتری گریبانگیر هردوی آنها خواهد شد. از این رو وجود سازو کارهای قانونی و سازمانها و نهادهای حمایتی از زنان سرپرست خانوار همچنان این قشر از جامعه جایگاهی در طرحهای حمایتی ندارند. آنچه مسلم است مهمترین علت این مشکلات ناهماهنگی بین دستگاه های مختلف است که امکان حل مشکلات مربوط به این قشر نیازمند حمایت در جامعه را با موانعی روبرو میکند. از سوی دیگر در برنامه های مختلف توسعه بر توانمندسازی زنان بسیار تاکید شده که متاسفانه این برنامه ها به دلایلی اجرایی نشده است. سازوکارهای حمایتی از زنان سرپرست خانوار یا بد سرپرست و .... در جامعه ما کم نیستند،آن چه موجب باقی ماندن معضل شده است، بی توجهی برخی دستگاه ها در اجرای قوانینیست که برای دستگاه های مختلف تعیین شده است. امید است مسیولان مربوطه گامهای بلند تری در جهت حل معضلات بردارند. این پژوهش از نظر گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و از نظر روش از نوع مطالعه اسنادی و توصیفی میباشد.

کلیدواژه ها:

اشتغال ، زنان سرپرست خانوار ، زن بی سرپرست ، قانون حمایت از زنان