بررسی مکتب جیوکلاسیک در زمینه اقتصاد اخلاقی

هدف تحقیق حاضر بررسی زمینه های اخلاقی در مکتب جیوکلاسیک است مضوع اقتصاد اخلاقی از دهه 1990 بار دیگر در ادبیات علم اقتصاد مخصوصا پس از بحران های دهه اول هزاره سوم مورد توجه قرار گرفته است به طوری که برخی معتقدند اقتصاد خود زیر مجموعه ای از اخلاق است و علم اقتصاد بدون توجه به اخلاق بی معناست از طرفی مکتب جیوکلاسیک بر روی زمین به عنوان مهم ترین عامل تولید تمرکز کرده و شبیه مکتب فیزیوکرات هادر سیر اندیشه های اقتصادی بر عوامل طبیعی تاکید کرده است به عبارت دیگر مکتب جیوکلاسیک ترکیبی از عقاید کلاسیک ها و فیزیوکرات ها بوده است ولی نسبت بهبرخی از اصول این مکاتب انتقاد کرده هنری جورج فیلسوف و تیوری پرداز قرن نوزدهم به عنوان بنیانگذار این مکتب است در این راستا با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی رابطه اخلاق و این مکتب بررسی خواهد شد نتایج حاکی از آنست که مکتب جیوکلاسیک از مهم ترین مکاتبی است که به نقش اخلاق در اقتصاد بسیار تاکید کرده است علاوه بر این مکتب جیوکلاسیک حتی جامعه ای را که نظام اقتصادی اش بر اساس اصول اخلاقی نباشد پایدار نمی داند با وجود اینکه اقتصاددانان حرفه ای در آن زمان بر نظریه جدایی اقتصاد از اخلاق تاکید داشتند هنری جورج معتقد بود که اخلاق عنصر تفکیک ناپذیر اقتصاد است و اقتصادی که مبانی اخلاقی نداشتهباشد دیر یا زود از هم خواهید پاشید از دیدگاه جیوکلاسیک ها موضوعاتی از قبیل فقر بیکاری عدالت با تاکید بر مالیات ها و توزیع درآمد و ثروت بحران زیست محیطی از مواردی است که بدون توجه به مبانی اخلاقی علم اقتصاد قابل بحث و بررسی نیست

کلیدواژه ها:

اخلاق ، زمین ، مالیات