داغ فقر به مثابه مانع توسعه در جوامع پیرامونی و نیمه پیرامونی (فقر مکانیکی و فقر پسامکانیکی)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 529

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSCONF06_141

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

چکیده مقاله:

فقر به مفهوم ناداری و نداشتن منابع و پایگاه مالی است. درگذر زمان فقر، نیز مفهوم خود را از رویکرد اقتصادی به رویکرد اجتماعی تغییر داده است. اگر سنت دورکیمی را مبنای شکل گیری مطالعات اجتماعی قرار بدهیم، با مفهوم فقر مکانیکی و فقر پسامکانیکی مواجه هستیم. فقر در عصر مکانیکی، به دلایل شباهت ساختاری اجتماع، آنچنان نمایان نمی شد، گذر جوامع، باعث تمایز بیشتر مسیله فقر و ثروت در عرصه اجتماع گردید. فقرا در گذشته، در عرصه عمومی، در ساختار اجتماعی، همگام با ثروتمندان، به مشارکت بر میخاستند، گرچه به زعم وبلن، حس مصرف متظاهرانه یا تن آساییی طبقه های بالادست، ناخواسته، برای هویت بخشی به تمایز و فاصله اجتماعی، اعمال می شد، اما شکاف منزلتی و عمده بین آن ها، قابل تشخیص نبود. مدرنیته گرایی، نوعی بحران در معادلات اجتماعی ایجاد نمود، نمونه آن، نمایان شدن ( عریان شدن ) فقر در لایه های ساختاری بود که باعث تنزل پایگاهی آن ها و افزودن به مرتبه اقشار مرفه جامعه گردید. در جوامع نیمه پیرامونی و پیرامونی، فقر به عنصری خطرناک و انقلاب آفرین تبدیل می شود، چرا احساس محرومیت و ناکامی اجتماعی بین فقرا در مقایسه با مرکز، باعث انقلابی عمل نمودن، کنشگران محروم از آن پایگاه می گردد. نتایج بررسی پژوهش حاضر نشان می دهد که در تاریخ، اکثر انقلاب ها و شورش های اجتماعی در جوامع پیرامونی و نیمه پیرامونی، از طبقه محروم اجتماعی به ویژه دهقانان، کارگران، طردشدگان اجتماع، فقرا و شکسته از لایه های اجتماعی برخاسته است و همین امر در آینده اجتماعات نوین، نیز به تبع اثرگذار محسوب می گردد.

نویسندگان

طاها عشایری

دانشجوی دکتری بررسی مسایل اجتماعی ایران

میلاد رستمی

کارشناس ارشد علوم اجتماعی، مدیریت توسعه، دانشگاه تهران

موسی سعادتی

دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی دانشگاه کاشان

مرتضی انوری زگلوجه

دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه تبریز