بررسی تحلیلی نهضت آهستگی ودلالت های آن برای یادگیری و آموزش مداوم

آدمی در حال گذراندن دوره ای از حیات است که در آن هر روز یک پدیده نوین در زمینه هایی متفاوت در حال وقوع می باشد. تغییرات دیروز دیگر پاسخ گوی احتیاجات آدمی نیست و همین امر موجب بهره گیری آدم امروزی از مولفه سرعت به منظور کشف روش ها و راه حل هایی برای گشودن گره های مشکلاتش شده است.سرعت گرایی حاکم برتعلیم وتربیت می تواند مانعی جدی برای پرورش مهارت هایی که برنامه یادگیری و آموزش مداوم به دنبال دست یابی به آن هاست، باشد؛بنابراین در سال های اخیر برای مقابله و کنترل مولفه سرعت،جریان فکری مهمی به نام نهضت آهستگی به وجود آمده است.هدف اصلی این مقاله تحلیل مفهوم آهستگی و استخراج دلالت های آن جهت ارایه دستاوردهایی برای توسعه و پیشبرد یادگیری و آموزش مداوم است.در این مقاله از روش تحلیلی – استنتاجی استفاده می شود.همچنین مشخص می شود که مفهوم آهستگی با توجه به اصل تدریجی و گام وگام خود به تحقق اهداف و راهکارهایی از جمله گذر از یاددهی به یادگیری،تحول در روش های تدریس،تقویت انگیزه فراگیران در جریان یادگیری، تقویت یادگیری مشارکتی، رشد خلاقیت در فرآیند یادگیری،توجه به آموزش کارکنان به ویژه معلمان و مربیان، تحول در سازماندهی برنامه های درسی،تنوع بخشی به منابع و ماخذ مورد مطالعه فراگیران،ارتقاء مقوله هنر و زیباشناسی در برنامه درسی و رشد تخیل و آینده نگری فراگیران باعث توسعه و پیشرفت برنامه های یادگیری و آموزش مداوم می شود.

کلیدواژه ها:

نهضت آهستگی ، آموزش مداوم ، یادگیری