مقایسه وتبیین دموکراسی در اندیشه یورگن هابرماس و کارل پوپر
محل انتشار: سومین کنفرانس ملی هزاره سوم و علوم انسانی
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 768
فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NCTMH03_062
تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397
چکیده مقاله:
قرایت کارل ریموند پوپر از مفهوم دموکراسی با رویکرد دیگر متفکران سیاسی، تمایزی معرفت شناختی دارد. مباحث فکری ومناقشات نقا د انه پوپر در حوزه اندیشه های سیاسی ودموکراسی، هماهنگ با مفروضات فلسفی اوست.از این دیدگاه او برضرورت بازتعریف دموکراسی اصرار می ورزد.از یک طرف برداشت کلاسیک از مقوله مردم را به چالش میکشد و از طرفی، وجه سلبی نقش و جایگاه مردم را بر صورت ایجابی آن ترجیح می دهد.به لحاظ شناخت شناسی و ایستار روشی، متاثر از تلقی پریکلس یونانی ( 430 ق. م) و فهم سقراطی است.به اعتقاد او بنیاد دموکراسی در گفته پریکلس مضمر است. به این معنا که ما نمیتوانیم همگی حکومت کنیم، بلکه می توانیم درباره آن قضاوت کنیم پوپر بین فلسفه علم خود و دیدگاه های سیاسی اش، به ویژه درباره دموکراسی، پیوند بر قرار می کند. در حالی که دموکراسی از منظر هابرماس تنظیم رابطه صحیح و قانونی میان حقوق مردم ودولت و حتی حفظ آزادی های شخصی و حقوقی افراد در سیستم سیاسی نیست، بلکه اساسا دموکراسی تجلی آمال و مصالح مردم در حوزه های گوناگون عمومی است. هابرماسآشتی و پیوند منافع و مصالح متعارض جامعه و کنشگران با منافعی فرا حوزهای را دور از هر گونه اجبار درونی (میان کنشگران) و اجبار بیرونی از سوی دولت مدنظر دارد؛دموکراسیای صوری که بر شکاف بنیادین دولت و جامعه مبتنی است و این رابطه فقط از طریق فرآیند دموکراتیک اصلاح می شود.
نویسندگان
سید عباس قرشی
دانشجوی دکتری علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بافت