واکاوی پیشگیری از خشونت از منظر آموزه های اسلامی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 542

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

KPVNC01_006

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

چکیده مقاله:

وجود تفاوت در دیدگاهها و رفتار انسانها امری طبیعی و ضروری برای نظام هستی است که از ذات آفرینش و نظام هستی نشات میگیرد. این وضعیت به انسانها می آموزد که درصدد تحمیل عقیده و رفتار و اعمال نفوذ به دیگران برای اثبات نظرات و عقاید خود بر نیایند و از تفاوتها و اختلافات طبیعی موجود، برای ارتقاء و پیشبرد اهداف والای انسانی استفاده کنند، یعنی انسانها بایستی ضمن مطلوب و لازم تصور کردن اختلاف نظرات و عقاید، با مخالفان و منتقدان خود براساس اصل تسامح و مدارا برخورد کرده و با هر کدام از افراد به میزان آگاهی و شناخت آنها از مسایل برخورد نمایند. قرآن کریم با پذیرش اختلافات موجود در زمینه مسایل جهان بینی و رفتارشناسی بین انسانها ، مدارا کردن با نظرات و رفتارهای دیگران را نشات گرفته از حکمت خداوندی و در راستای ارج نهادن به آن دانسته است. مدارا و تسامح با کسانی که دیدگاههای مغایر و مخالفی دارند، امری ضروری برای ادامه حیات بشری است که این مهم در قرآن هم مورد تاکید قرار گرفته و پیامبر گرامی اسلام و ایمه معصومین هم با بیان و عمل خود آن را تایید نموده و از ارایه تفاسیر متضاد در این زمینه جلوگیری نموده اند. موضوعی که در این پژوهش به آن پرداخته می شود، بررسی تعریف و مصادیق خشونت از منظر آموزه های دینی و اسلامی و نسبت آن با قاعده مدارا و تسامح است.برای خشونت تعاریف مختلفی ارایه شده است، از جمله اینکه خشونت به هرگونه تهاجم فیزیکی یا غیرفیزیکی عمدی علیه انسان ها (یا سایر جانداران) که با انگیزه آسیب، رنج و یا لطمه زدن به آنها همراه باشد گفته می شود و هدف از اعمال خشونت، اجبار و وادار کردن افراد به اطاعت از امری بر خلاف میل و خواسته قلبی آنان است، اما در برخی موارد هم، ارضای نیازهای غیرطبیعی و بیمارگونه اعمال کنندگان خشونت، می تواند هدف اصلی خشونت گران باشد. تهاجم علیه حقوق، آزادی، اعتبار و حیثیت افراد به هر وسیله ای که باشد، نمی توان آن را تهاجم فیزیکی نامید، هرچند اطلاق خشونت به این امور غیرقابل تردید است. مسیله ای که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد،آنست که برخی بین اعمال خشونت و اجرای مجازاتهای قانونی تفکیکی قایل نمی شوند و به طور کلی اعمال هرگونه خشونت را نفی می کنند، در حالیکه در مقام عمل، اینگونه تعریف از خشونت نمی تواند جنبه کاربردی پیدا کند و اجرای مجازاتهای قاطع اسلامی برای افراد منافق و فاسق در عهد پیامبر ص و امیرالمومنین ع نشان دهنده صحت همین موضوع است.سوالات پژوهش:1- خشونت از منظر آموزه های اسلامی چگونه تعریف می شود و آیا در آموزه های اسلامی، به طور کلی خشونت نفی شده است 2- برای پیشگیری از اعمال خشونت های غیرمجاز، در آموزه های دین اسلام چه مطالبی بیان شده است فرضیه های پژوهش:1- خشونت از منظر آموزه های اسلامی، اعمال زور و اجبار برای وادار کردن افراد به اطاعت، از طرق غیرقانونی و برخلاف سنن و مقررات اسلامی است. اعمال خشونت بصورت کامل در اسلام نفی نشده و در موارد معدودی مثل جنگ و یا اجرای مجازاتهای اسلامی (که منطقا چاره ای جز اعمال زور و اجبار وجود ندارد) تجویز شده است.2- علیرغم اینکه معاندین، اسلام را دین خشونت معرفی می کنند، اما در موارد متعددی رحمانیت دین اسلام مورد تاکید قرآن و رهبران دین اسلام قرار گرفته و به پرهیز از اعمال خشونت غیرمجاز و رعایت قاعده تسامح و مدارا عمل شده است.طبیعی است نفی خشونت به صورت کامل در هیچ منطقی پذیرفته نیست، به عنوان مثال در زمان جنگ، علیرغم منفور بودن خشونت از دیدگاه عمومی، امکان مدارا با دشمن وجود ندارد. اما از سوی دیگر، مواردی که اعمال خشونت در آنها جنبه منطقی و عقلانی دارد، بسیار محدود و مستثنی است و منحصر به مواردی نظیر جنگ و یا اعمال مجازاتهای قانونی می شود که چاره دیگری برای آنها وجود ندارد. لذا به طور کلی اعمال خشونت، جز در مواردی که برای آن تشریع الهی صورت گرفته از منظر دین اسلام مردود بوده و برای خشونت گران، به دلیل تضییع حقوق دیگران مجازات متناسب در نظر گرفته می شود.

نویسندگان

حمید وطن خواه

پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات راهبردی ناجا، عضو هییت علمی دانشگاه علوم انتظامی امین، گروه پیشگیری انتظامی، تهران، ایران،