مطالعه و بررسی آثار کمال الملک با تاکید برسنت شکنی در منظره پردازی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,512

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICCEAS01_037

تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397

چکیده مقاله:

در نقاشی ایران رویکرد به طبیعت و واقع نمایی، که پیشتر با محمد زمان آغازشده بود با صنیع الملک تقویت شده با کمالالملک به تکامل و استقرار رسید. به بیانی دیگر کمالالملک صدرنشین حرکتی است که از نیمه دوم سده یازدهم هجری در نقاشی ایران پدیدار شد و اگرچه نامنظم ولی پیوسته پیش رفت و ارتباط با غرب تقویت کننده آن بود تا آنکه مقارن با تحولات اجتماعی دوره مشروطیت به جریان مسلط بر هنر ایران تبدیل شد و سالها کمالالملک رهبری این جریان را بر عهده داشت. کشف دلایل نوگرایی و عوامل موثر بر آن در آثار کنال الملک در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته است. ضرورت شناخت سیر تحول در نقاشی ایران و نوگرایی در آن که کمال الملک بنیان گذار آن بود، به عنوان بخشی از تاریخ هنر ایران که نقش مهمی بر هنر ایران پس از خود گذاشت قابل درک است.این پژوهش با هدف بازشناسی مولفه های نوآوری کمال الملک و ابعاد سنت شکنی او در نقاشی ایران می باشد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی و به شیوه تطبیقی می باشد، داده اندوزی نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای بوده است. اهمیت بررسی آثار منظره نگاری کمالالملک از جنبه نوآوریها و بدعت شکنی هایی مانند پرداختن به جزییات در منظره پردازی و دیگر ساختارشکنی ها در این ژانر، که در هنر نقاشی ایرانی سابقه نداشته که راهگشای سنت نوینی در هنر ایران گشت شد. نتایج پژوهش نشان دهنده ی این موضوع است که : عوامل اجتماعی، سیاسی و هنری بر نوآوری هنر کمال المک تاثیرگذار بوده اند، مهمترین مولفه هاعبارتند از : سفر به عراق، سفر به اروپا، آشنایی با تکنیک های مدرن در جریان کپی کردن آثار نقاشی اروپایی و تحولات مشروطه. در نقاشی ایران، کمال الملک، از اولین کسانی بود که به مفهوم متداول معاصر منظره پردازی می کرد و مستقیما با طبیعت و عناصر آن برخورد داشته و به صورت مستمر جلوه ها و زیباییهای آن را تجربه کرده است.

نویسندگان

سیده زینب امامی میبدی

کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه آزاد واحد تهران غرب

زلیخا اژدریان شاد

دکترای فلسفه غرب