بررسی قصه سلامان و ابسال در روایت منظوم جامی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 871

فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_OURMAZD-9-28_001

تاریخ نمایه سازی: 1 مرداد 1397

چکیده مقاله:

حکایت سلامان و ابسال داستانی رمزآلود است که ریشه ای یونانی داردو در چهارده روایت سروده وتحریر شده است. اندیشمندانی، همچون: ابن سینا، فخر رازی، خواجه نصیر طوسی، جامی و... به آن پرداخته و هریک به تحلیل برخی از رمزهای آن اشاره داشته اند. ما در این مقاله قصه را در روایت جامی مورد بررسی قرار می دهیم در روایت جامی قصه اینگونه آغاز میشود: سلامان فرزند اومانوس پادشاه روم بود که بر کشورهای یونان و مصر فرمانروایی داشته، زنی هیجده ساله و زیبا بنام ابسال دایگی او را بعهده گرفت تا اینکه سلامان به سن بلوغ رسید و نخست دایه اشبر او عاشق شد و با نقشه و سیاست سلامان را نیز عاشق خود کرد؛ چون پادشاه (پدر سلامان ) با ازدواج آنان مخالف است و عشق آن دو به هم قوی، بنا را بر فرار میگذارند و به غربت می افتند و سختی ها میبینند، پدرش که جامی گیتی نما داشته اوضاع را می بیند و مقداری غذا و لوازم اولیه را به آنها می فرستد، اما چندی بعد خشمگین می شود، کمک های خود را قطع می کند تا سلامان جهت پوزش به نزدش برود؛ نصیحت های پدر سلامان بر او موثر نمیافتد به عشقش پایبند می ماند و به آتش میزنند ابسال می میرد و سلامان به کمک نیروی ماورای حکیم پدرش زنده می ماند حکیم یونانی فیلقوس به مداوای او می پردازد و به دوستی سیاره زهره او را علاج میکند تا عشق ابسال از یاد ببرد. و در نهایت سلامان آمادگی به تخت نشستن را پیدا میکند؛ این مقاله ضمن بازشناسی منشا داستان، به تحلیل منظومه از منظر زیباشناسی ادبی و محتوا و همین طور به رمز گشایی این قصه میپردازد.

نویسندگان

عبدالله طلوعی آذر

عضو هیات علمی دانشگاه ارومیه

سهراب سعیدی

کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و دانشجوی دانشگاه ارومیه