نقد دازین کاوانه رویکردهای مبتنی بر علوم طبیعی در روان پژوهی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 348

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_WPH-13-51_005

تاریخ نمایه سازی: 15 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

از دستاوردهای مشارکت هیدگر در طرح رویکرد دازین کاوانه در روان پژوهی، نقد بنیادین رویکردهای مبتنی بر علوم طبیعی در این حوزه است. مسیله کانونی در این زمینه، الگوقرارگرفتن علوم طبیعی برای پژوهش هایی است که روان پژوهان بدان اشتغال دارند. در این مقاله، با تکیه بر رویکرد مدارد باس، به وجوه مختلف چنین نقدی به عنوان زمینه ساز پدیدآمدن تحولات ایجابی در علوم روانی می پردازیم. محدودیت محاسبه گرایی، مسیله واقعیت، مسیله تبیین علمی ادراک، و خلط میان انگیزه و علت رفتار انسانی چهار مولفه ای است که در این خصوص موردتوجه قرارمی دهیم. درحالی که بی تامل رهاشدن موضوعات مورداشاره میتواند مطلق انگاری نسبت به علوم طبیعی به عنوان الگوی حقیقی فعالیت علمی در پژوهش های روانی را به همراه داشته باشد ،پرسشگری، روانشناسان، روانپزشکان و تمامی پژوهشگرانی که به ادراک، رفتار و فهم تجارب انسانی میپردازند را دست کم از جزم اندیشی در این عرصه رها می کند و مسیله سازبودن ادعاهایی بی پایه همچون استقلال روان پژوهی از فلسفه، که دست کم از قرن نوزدهم میلادی، و با آغاز شکل گیری روانشناسی جدید، سوءتفاهم هایی را در این عرصه پدیدآورده است، روشن می سازد.

نویسندگان

خشایار برومند

دانشجوی دکترای فلسفه، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

علی اصغر مصلح

استاد فلسفه، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران