سیری در افکار و عقاید لیونید نیکلایویچ آندریف؛ با نگاهی بر داستان (یکی بود، یکی نبود) و تقابل زندگی و مرگ در آن

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 455

فایل این مقاله در 24 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_LTS-42-2_001

تاریخ نمایه سازی: 15 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

لیونید نیکلایویچ آندریف نویسنده مشهور روسی در قرن 19 و 20 میباشد که تنها تعداد اندکی از آثار او در ایران ترجمه شده و به چاپ رسیده است. از این رو در مقاله حاضر سعی شده تا دورنمایی هر چند مختصر از افکار و عقاید اجتماعی و سیاسی و روانشناختی وی بیان شود. آندریف،که از یک سو در بحبوحه بحرانهای اجتماعی و انقلابها حضور داش و از سوی دیگر در مسیر انقلابها و جریانات اجتماعی و ادبی مختلف قرار گرفته بود، در دوره های مختلف زندگی اش با عقاید و افکار و تمایلات زیادی دست و پنجه نرم کرد. او تلنگری به همه مکتبهای ادبی نوین زد و در راهی طولانی از ریالیسم به سمبولیسم، با در هم آمیختن این دو مکتب، طراوت و ظرافت خاصی به آثارش بخشید. او همواره به دنبال یافتن پاسخی برای پرسشهای بیشمارش در زندگی از جمله سرنوش ، عشق، امید، زندگی، مرگ و غیره بود. داستان یکی بود، یکی نبود که در اولین مجموعه آثارش در سال 1901 به چاپ رسید، دغدغه نویسنده درباره موضور مرگ و زندگی را به روشنی بیان میداردا او عقیده دارد هه مرگ، پایان حضور جسمانی هر انسان در این دنیا است ، ولی زندگی همچنان پس از مرگ او و بدون او ادامه دارد. قهرمان اصلی داستان, ورنتی پترویچ، سیمای انسان معاصر است که غرق در جسم خود بوده و از روح و روان خویش غافل مانده و در نهایت پشیمان میگردد.

نویسندگان

جان اله کریمی مطهر

استاد گروه زبان و ادبیات روسی دانشکده زبانهای خارجی دانشگاه تهران

مهناز نوروزی

دانشجوی دکترای ادبیات روسی دانشگاه پ. گ. او، مسکو