مقدمه ای بر مبانی رویکردهای جدید اندازه گیری در حوزه روان شناسی و علوم تربیتی

سال انتشار: 1386
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 442

فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JEP-3-8_007

تاریخ نمایه سازی: 1 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

امروزه در حوزه اندازه گیری دو نظریه غالب وجود دارد. نظریه کلاسیک اندازه گیری، که به وسیله اسپیرمن مطرح گردید و نظریه سوال پاسخ که سرمنشا آن به نظریه خصیصه مکنون باز می گردد. در واقع، زمانی که نظریه خصیصه مکنون برای اندازه گیری متغیرهای دو ارزشی مورد استفاده قرار گرفت، به نظریه سوال پاسخ مشهور شد. اگرچه مبانی پیچیده ریاضی این نظریه، در مقایسه با نشریه کلاسیک، باعث شده که پژوهشگران تمایل کمتری برای کاربرد این نظریه داشته باشند، ولی مفروضه های زیربنایی آن منطقی تر از نظریه کلاسیک هستند. امروزه در چارچوب این نظریه، دو رویکرد مختلف به اندازه گیری وجود دارد. رویکرد اول که مدل های خانواده راش از آن تبعیت می کنند، هدف اصلی اش اندازه گیری میزان خصیصه افراد است: در حالی که رویکرد دوم با هدف تحلیل سوال و برآورد پارامترهای آنها شکل گرفته است و از مدل هایی نظری مدل 2 و 3 پارامتری برای این منظور استفاده می کند. با وجود تفاوت های موجود بین این دو رویکرد، کمتر منبعی به این تفاوت ها اشاره می کند و پژوهشگران نیز کمتر از این موضوع اطلاع دارند. در مقاله حاضر به بررسی مبانی شکل گیری نظریه سوال پاسخ، مفروضه ها، مدل های مختلف و تفاوت بین آنها پرداخته می شود.

نویسندگان

بلال ایزانلو

دانشجوی دکتری سنجش و اندازه گیری ،سازمان سنجش و آموزش کشور

مجتبی حبیبی عسگر آباد

دانشجوی دکتری تخصصی روانشناسی سلامت،دانشگاه تهران