فلسفه، تعلیم و تربیت، و چالش پست مدرنیسم

سال انتشار: 1385
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 612

فایل این مقاله در 44 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JEP-2-4_002

تاریخ نمایه سازی: 1 اردیبهشت 1397

چکیده مقاله:

پست مدرنیسم، اعم از این که جزیی از مدرنیسم و یا به عنوان یک پدیده ی متفاوت و نوین در نظر گرفته شود، در عرصه های فلسفه و فلسفه ی تعلیم و تربیت، اندیشه ای نسبتا تازه است. این طرز تفکر، هرچند مولود فکری فیلسوفان نیست، اما در اثر تلاش های آنان زاییده و گسترده شده است. اندیشه های عمل گرایان، وجود گرایان، پدیدار شناسان، فیلسوفان زبانی، و نظریه پردازان انتقادی، زمینه ساز بسیار از اصول فکری پست مدرنیست ها بوده است. پست مدرنیسم هم در فلسفه و هم در فلسفه ی تعلیم و تربیت دارای شاخه ها و شعبه های متنوعی است. در فلسفه ی تعلیم و تربیت، رویکرد قوم نگارانه، پراگماتیسم انتقادی فراساخت گرا، فرالیبرالیسم، و باز ساخت گرایی اجتماعی از آن جمله اند. این تنوع و گونه گونی، در ارتباط با سه مولفه ی اساسی تعلیم و تربیت رسمی، یعنی هدف ها، برنامه ها، و روش ها کاملا جلوه گر می شود. رهایی از ستم، تغییر نقشه ی فهم فرهنگی مسلط بر جوامع سرمایه داری، تقویت فردی و اجتماعی دانش آموزان، تغییر مبانی معرفتی ادعاهای حاکم بر نظام های آموزشی، و ترغیب و تشویق دانش آموزان به شرکت در بحث های انتقادی و گروهی به منظور شناسایی و تحلیل عوامل شکل گیری نظام های استعماری، از جمله هدف هایی است که از سوی پست مدرنیست ها برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته شده است. مخالفت با برنامه درسی مبتنی بر موضوع های جداگانه و رشته های مجزا، طرفداری از برنامه درسی کاملا مرتبط با سیاست، برنامه ی درسی به عنوان یک سیاست فرهنگی و گفتمان اجتماعی، گنجاندن داستان های اختصاصی زیردستان و حاشیه نشینان، طرفداری از تغییر و نوسازی برنامه درسی، و نفی برنامه ی درسی یکسان و یکنواخت برای همه ی کودکان، از جمله محورهای اساسی اندیشه های پست مدرنیستی در ارتباط با برنامه ی درسی است. و سرانجام این که پست مدرنیست ها در حیطه ی روش ها، از روش گفتگو دفاع کرده، معلم را به عنوان کارگزار فرهنگی، فرهیخته ی تغییرپذیر، محقق و متفکر، و سازنده ی ایدیولوژی ها و رویه های اجتماعی نوین در نظر می گیرند. شایان ذکر است که این مقاله، ترجمه ی فصل دهم از کتاب مبانی فلسفی تعلیم و تربیت نوشته ی هوارد اوزمن و سامویل کراور است

نویسندگان

سعید بهشتی

عضو هییت علمی دانشگاه علامه طباطبایی