نظریه استنتاج در منطق ابن سینا: آمیزه ای ارسطویی- رواقی با خطایی بطلمیوسی
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 451
فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_APMN-19-53_002
تاریخ نمایه سازی: 21 فروردین 1397
چکیده مقاله:
رگه هایی از منطق گزاره ها را در آثار ارسطو می توان دید با این حال، اوشیفته آموزه قیاس حملی است و قیاس های شرطی را اگرچه تحویل ناپذیر، ولی نیازمند به آن ها می شمارد. پس از ارسطو، شاگردانش کوشیدند نظریه قیاس های شرطی را گسترش دهند با این حال کارچندانی از پیش نبردند. این رواقیان بودند که با نگاه وژه به منطق گزاره های شرطی نخستین دستگاه منطق گزاره ها را گایه گذاری کردند. جایگاه بنیادین منطق رواقی در آغاز قرن بیستم و و در پرتو آموزه های منطق ریاضی کشف گردید. ابن سینا اگرچه می کوشد در نظریه استنتاج از دست آوردهای هر دو سنت ارسطویی و رواقی بهره گیرد؛ اما همچنان منطق رواقی را کم اهمیت می شمارد و بیشتر نیروی خود را صرف گسترش نظریه قیاس های تماما شرطی تیوفواستوس می کند. کم اهمیت دانستن منطق رواقی به خودی خود یکی از خطاهای راهبردی ابن سینا است که خاستگاه آن نوشته های مشابیانی چون اسکندر افرودیسی است که منطق رواقی را با تحقیر گزارش کرده اند. افزون بر این ابن سینا از نظر منطقی قیاس حملی را در جایگاه نخست، قیاس اقترانی شرطی را در جایگاه دوم و قیاس استثنایی را در جایگاه سوم می نشاند. این دومین خطای راهبردی اوست که از ناکاویک نخست ارسطو سرچشمه می گیرد و می توان آن را خطای بطلمیوسی نامید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مهدی عظیمی
استادیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران