مقایسه انتقال دوسویه اندام های بالاتنه و پایین تنه در تکلیف زمان واکنش افتراقی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,258

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SBSP01_018

تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1396

چکیده مقاله:

پژوهشگران، انتقال یادگیری را اثر تجربه قبلی بر یادگیری یک مهارت جدید یا اجرای آن در زمینه ای جدید می دانند. وقتی انتقال باعث یادگیری تکلیف در عضو تمرین نکرده در اثر تمرین با عضو دیگر شود، انتقال دوسویه نامیده می شود[1]. از اصل انتقال دوسویه می توان در زمینه مهارت های ورزشی سود جست. همچنین می توان از این توانایی در امر ورزش درمانی برای ورزشکاران و غیرورزشکارانی که دچار آسیب دیدگی شده اند، بهره برد[2]. اخیرا تحقیقاتی به بررسی نوع تمرین بر انتقال دوسویه پرداخته اند به عنوان مثال ایمامی و همکاران (2010) و لوز و همکارن (2010) اثر تمرین بدنی و تصویرسازی بر انتقال دوسویه را مورد مطالعه قرار دادند[3, 4]. برخی از تحقیقات همچون بنجویا و وگمان (2005)، وگلت (2002) و داردن و ردفورد (1997) نیز به به برتری تمرین متغیر در انتقال دوسویه اشاره کرده اند[5-7]. به طور کلی اولین مطالعاتی که در زمینه انتقال دوسویه انجام شد از جمله مطالعات شاپیرو (1977) بود که به بررسی چرخش مچ در افرادی که با دست راست تمرین کرده بودند و دست چپ آنها درگیر نبوده، پرداخت و مشاهده کرد که در پس آزمون، هر دودست از لحاظ اجرایی و زمانی تقریبا یکسان بوده و به این نتیجه رسید که تمرین با دست راست می تواند در دست چپ اثر گذار باشد[8]. کونز (1983) به بررسی تاثیر انتقال در مهارت پرتاب کودکان 6 ساله پرداخت. نتایج نشان داد انتقال دوسویه مهارت پرتاب، وقتی هر دودست تمرین کرده باشند نسبت به زمانی که دست مسلط تمرین کرده باشد، تا حد زیادی افزایش می یابد. همچنین در کیفیت پرتاب در کودکانی که با هر دو دست تمرین کرده بودند، پیشرفت زیادی مشاهده شد. در تحقیقی که توسط کلسو و زنون (2002) انجام شد به بررسی یادگیری و انتقال دینامیک هماهنگی در سیستم های مختلف بالا تنه و پایین تنه پرداختند. برای این منظور آزمودنی ها به یادگیری فاز تعیین شده بینایی در رابطه با دست ها یا پاها پرداختند. نتایج نشان داد فاز نسبی اولیه که توسط یکی از سیستم های بالاتنه یا پایین تنه انجام می شود به طور خودبه خود به سیستم دیگری که تمرین نکرده است، انتقال می یابد[9].

نویسندگان

معصومه رحیمی زاده

کارشناس ارشد یادگیری و کنترل حرکتی دانشگاه تهران

شهرزاد طهماسبی بروجنی

دانشیار دانشگاه تهران