هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی EI
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 697
فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NERA02_152
تاریخ نمایه سازی: 7 اسفند 1396
چکیده مقاله:
اکثر مردم عضو سازمانهایی1 با ساختار رسمی و ساختار غیر رسمی هستند. رابینز2 سازمان را اینگونه تعریف می کند:سازمان پدیده ای اجتماعی است که به طور آگاهانه هماهنگ شده، دارای حدو مرزهای نسبتا مشخصی بوده وبرای هدف یامجموعه ای از اهداف بر اساس یک سلسله مبانی دایمی فعالیت می کند. (رابینز، 1891 ص .(3 در سازمانها به جز عامل حیاتی مدیریت، عنصر اساسی دیگری به نام انسان هاوجود دارند.در واقع توفیق سازمانها مستقیما به استفاده موثر از منابع انسانی بستگی دارد. (حقیقی و دیگران، .(1391رهبری به عنوان یک کارکرد اجتماعی مهم، میانجی بین این دو یعنی مدیریت و منابع انسانی است. رهبری3 هنر مدیریت است (دویتری4، (1894 به نحوی که رهبری اثر بخش می تواند در افراد که به منظور تعیین و تحقق هدفها نفوذ کند و حس وفاداری وهمکاری همراه با احترام در آنها به وجود آورد. (دویتری، 1894 ترجمه میرسپاسی ص .(331از سوی دیگر توانایی نفوذ در دیگران به وسیله قدرت بوجود می آید. (هرسی و بلانچارد5، ترجمه کبیری ص.(229 پس قدرت به عنوان پدیده اجتناب ناپذیر ویژگی اساسی نقش مدیراست که اثر بخشی6 او را در سازمان فراهم می سازد. قدرت در سازمان خود به خود پدید نمی آید، بلکه سرچشمه هایی دارد که هر یک در نوع رهبری مدیر اثر می گذارد. (حقیقی و دیگران، 1391 ص (412 اهمیت منابع قدرت1 برای یک مدیر تا آنجا است که حتی از حیث روابط انسانی نیز به آن پرداخته شده است و ضرورت آن در جامعه امروزی ما به اثبات رسیده است. (گریفیث9، ترجمه بخشی ص .(126
کلیدواژه ها:
نویسندگان