سیری بر اندیشه های ژاک دریدا با هدف ریشه یابی معماری دیکانستراکشن

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 2,049

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICCACS02_322

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1396

چکیده مقاله:

در طی سه دهه ی پایانی قرن گذشته تحولاتی، ارکان سبک معماری مدرن را به عنوان تنها سبک فراگیر متزلزل گرداند. این تغییرات با انتقادات نیچه از مدرنیته از اواخر قرن 19 در آلمان آغاز شد و توسط اندیشمندانی همچون، هایدگر، دریدا، دلوز، لیوتارد و دیگران مورد بحث قرار گرفت. این جریانات فکری نتیجه ی بسیار مهم و تکان دهنده ای داشت و آن پیروی نکردن از یک اصل و ایده ی غالب بود، خواه این اصل خرد ناب باشد و خواه دین و باورهای اعتقادی. در تحقیق پیش رو، به روش توصیفی به بیان ریشه یابی اندیشه های پسا ساختارگرایی پرداخته؛ سپس به بررسی ساختارگرایی، فلسفه تحلیلی و فلسفه اصالت وجود به عنوان سه بستر اصلی بروز اندیشه پرداخته و پس از آن با کنکاش در عقاید و اندیشه های دریدا، مفهوم عبارت پسا ساختارگرایی و محورها و وجه تمایز آن با اندیشه های قبلی را بیان کرده ام. با بررسی پارامترها و بستر اندیشه، سیر نفوذ و ظهور این اندیشه را در حوزه های مختلف یک جامعه بررسی کرده و وابستگی های بین این فلسفه و معماری را مورد تحلیل قرار داده ام. در آخر اندیشه های معمارانی چون دلوز، کاتاری، چومی و… را با اندیشه های فیلسوف بزرگ دریدا مقایسه کرده ام و از این اندیشه به عنوان ریشه ای در ظهور معماری با سبک دیکانستراکشن و به تبع آن فولدینگ یاد کرده ام.

نویسندگان

مهروش کاظمی شیشوان

دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر، شبستر، ایران

سارا عزیزی

دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بین المللی جلفا، جلفا، ایران