استفاده از emg در پیدا کردن نیروی بایسپس و براکیالیس

از انجا که یکی ازمهمترین قسمتهای بدن ماهیچه ها می باشند و مهمترین ویژگی آنها تولید نیرو است لذا عامل اساسی در بررسی بیماریهای اسکلتی –عضلانی ،تعیین نیروهای ماهیچه ای یک مفصل می باشد و تعیین نیروی ایجاد شده توسط تک تک عضلات با توجه به خواص آناتومیکال آنها یکی از چالشهای پزشکی محسوب می شود ، چالش موجود در یافتن نیروهای ماهیچه ای از فعالیت ماهیچه های متعدد برای انجام یک حرکت در بدن انسان ناشی می شود. این به این معناست که بیشمار ترکیب از این نیروهای ماهیچه ای می توانند آن حرکت خاص را تولید کنند و ما در حل ریاضی مسیله، با یک سیستم نامعین روبرو هستیم که اصطلاحا می گوییم دارای افزونگی است. استفاده از سنسورهای نیرو در عضلات و یا روشهای تهاجمی در تاندون های سطحی بدلیل ایجاد درد مورد استقبال نمی باشد روش هایی برای تخمین نیروهای ماهیچه ای پیشنهاد شده است که هر کدام دارای یک سری مزایا و معایب می باشد. در این مقاله با ارایه مدل الکترومایوگرافی و سپس مدلسازی دستگاه اسکلتی عضلانی نیروهای ماهیچه ای ایجاد شده مورد ارزیابی قرار گرفتند و نتایج بیانگر اعتبار روش فوق می باشد. وارد کردن سیگنال های الکترومایوگرافی در تحلیل می تواند به چند دلیل ارزشمند باشد. به عنوان مثال با یک سیگنال مناسب، برآورد دقیق نیروهای ماهیچه در طیف وسیعی از فعالیت ها و حالات انقباضی امکان پذیر خواهد بود. در نهایت برای شبیه سازی مدل از نرم افزار متلب استفاده شد

کلیدواژه ها:

الکترومایوگرافی ، نیروی بایسپس ، نیروی براکیالیس ، مدلسازی