توانمندسازی باران تفویض، زدودن غبار سکوت

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 265

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICEMAH01_149

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

چکیده مقاله:

وقتی زبان به حرکت در نیاید دانشی برای سازمان تولید نمی شود. زبان ساز وکار تعامل انسان ها در سازمان هاست. اگرانسان به سازمان روح می دهد و سرمایه استراتژیک سازمان محسوب می شود بخاطر آن است که متولیان رصدخانه سازمانی که در آن مسایل فرا روی سازمان و مدیران، شناسایی و برای حل آن ارایه طریق می شود، خود کارکنان هستند. با پیچیده شدن سازمانها و بنگاه ها، مدیریت برآن نیز دچار پیچیدگی می شود. رفتار سازمانی یکی از این پیچیدگی هاست. امروزه در بسیاری از سازمان ها شاهد امتناع کارکنان از ارایه عقیده ها و نظرات خود در مورد مشکلات سازمانی هستیم. در سازمان ها جوی به وجود آمده است که اغلب موجب می شود، کارکنان احساس کنند عقیده ی آن ها با ارزش نبوده و باعث میشود که کارکنان را از صحبت کردن باز دارد. همچنین یکی از مسیولیتهای نهادهای اجتماعی، نیل به اهدافی است که علت وجودی آن نهاد را شکل می دهد، تحقق اهداف سازمانی در گرو همکاری و هماهنگی تمامی عواملی است که تعامل نظام مند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا می بخشد. در این میان نیروی انسانی در تمام سطوح سازمان نقش برجسته تر از سایر عوامل دارد که باید به آن به عنوان یک عامل ذی شعور و دارای نیازهای مادی و معنوی، اهداف فردی، توقعات گروهی و سازمانی بیش از سایر عوامل توجه شود. از آنجایی که کارایی نیروی انسانی همیشه بر اساس محاسبات اقتصادی قابل پیش بینی نیست و عوامل متعدد دیگر که برخاسته از نیازهای برتر انسان در ابعاد اجتماعی، احترام و خودیابی است در این زمینه موثر است، لذا در این مقاله به دو مورد از ضرورتهای اساسی سازمان و اعضای آن پرداخته شده است. این دو مفهوم که امروزه جایگاه مهمی در تحقیقات مذکور از آن خود کرده است (سکوت سازمانی، توانمندسازی سازمان)، بیش از هر چیز ناشی از اعتقاد و باور شدید فرد به سازمان و پذیرش اهداف آن و تلاش در جهت رسیدن به آن اهداف، با در نظر گرفتن میزان قدرت و اختیارات تفویض شده می باشد.در مقاله حاضر به بررسی و تعریف دو مولفه بسیار مهم که در حیات و بقای سازمانهای امروزی نقش بسزایی داردبه روش مروری پرداخته شده است. این دو عامل، نوعی وابستگی عاطفی و روانی در فرد شکل می گیرد که او را مایل به بقاء در سازمان می نماید

نویسندگان

مصطفی کیخا

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی

ناهید عابدی

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی

حمیدرضا سربیشه ای

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مدیریت مالی گرایش دولتی