مقایسه باورهای فراشناخت و راهبردهای کنترل فکردر بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی و افراد بهنجار

هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش باورهای فراشناخت و راهبرد کنترل فکر در بین افراد مبتلا به اختلال وسواس فکریوعملی وافرادبهنجاربود.روش: پژوهش حاضر که از نوع تحقیق علی – مقایسه ای است .جامعه آماری شامل 20 بیمار مبتلابه وسواس فکری ، 20 بیمارمبتلا به وسواس عملی و 20 فرد بهنجار بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس ازمیان مراجعه کنندگان به مراکزمشاوره وروان شناسی شهرگرگان انتخاب شده بودند .از آزمودنی ها خواسته شد که به پرسشنامه وسواس فکری وعملی مادزلی ،پرسشنامهباور فراشناخت ،وراهبردهای کنترل فکر پاسخ دهند. داده ها به کمک روش های آماری تحلیل واریانس یکراهه (ANOVA) و چند راهه (MANOVA) و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. یافته ها: نشان دادکه بین دو گروه وسواس عملی وافراد بهنجار از نظر چهار باور فراشناخت یعنی اطمینان شناختی ،خودآگاهی،کنترل ناپذیری،نیازبه کنترل فکرتفاوت معنا داری وجود داشت .همچنین بین گروه وسواس فکری وافراد بهنجار از نظر باورکنترلناپذیری تفاوت معنادار بدست آمد ،اما بین گروه وسواس فکری وعملی از نظر باورهای فراشناخت تفاوت معناداری به دست نیامد.اما میان سه گروه از نظر راهبرد کنترل فکر تنهاخرده مقیاس نگرانی تفاوت معنا دار بود ودربقیه خرده مقیاس ها تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به وسواس عملی در مقایسه با وسواس فکری وافراد غیر مبتلا از نظرباورفراشناخت متفاوتند وباورهای فراشناختی نقش بیشتری در وسواس عملی دارند ونیازمند توجه ویژ ه ای در سبب شناسیودرمان این اختلال می باشد.

کلیدواژه ها:

اختلال وسواس فکری –عملی ، باورفراشناخت ، راهبرد کنترل فکر