بررسی اثرات غیرکشندگی دو آفت کش هگزافلومرون و اسپیرودایکلوفن روی دموگرافی کفشدوزک Hippodamia variegata(Goeze) با تغذیه از پسیل معمولی پسته،Agonoscena pistaciae Burckhardt and Lauterer در شرایط آزمایشگاهی

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 462

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPP-26-4_010

تاریخ نمایه سازی: 2 آبان 1396

چکیده مقاله:

کفشدوزک Hippodamia variegata (Goeze) (Col: Coccinellidae) یکی از دشمنان طبیعی پسیل معمولی پسته است. سم شناسی دموگرافیک یکی از روش های متداول برای ارزیابی اثرات زیر کشندگی آفتکش ها روی دشمنان طبیعی است. با توجه به مصرف دو آفتکش هگزافلومرون و اسپیرودایکلوفن در باغ های پسته، در این پژوهش اثرات جانبی این دو آفتکش روی دموگرافی کفشدوزک Hippodamia variegata تیمار شده در مرحله تخم در شرایط کنترل شده (دمای1 ± 26 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 5±5 درصد و دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) بررسی گردید. بدین منظور 120 تخم تازه، به روش غوطه ورسازی با غلظت توصیه شده مزرعه درون ظروف پتری 6 سانتیمتری تیمار و آب مقطر به عنوان شاهد استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان دهنده وجود تفاوت معنی دار بین تیمارها بر اساس پارامترهای نرخ ناخالص و خالص تولید مثل، نرخ ذاتی افزایش جمعیت، نرخ متناهی افزایش جمعیت، نرخ تولد و مدت زمان دو برابر شدن یک نسل می باشد. نرخ ناخالص تولید مثل به ترتیب 24/43±0/38، 55/67±0/49، 48/12±0/66 در تیمار هگزافلومرون، اسپیرودایکلوفن و شاهد به دست آمد. همچنین نرخ ذاتی افزایش جمعیت به ترتیب 0/006±0/004،0/086±0/1086، 0/007±0/1232 و مدت زمان دوبرابر شدن یک نسل 0/51±8/62، 0/25±6/54، 0/29±5/88 برای تیمارهای هگزافلومرون، اسپیرودایکلوفن و شاهد به دست آمد. بر این اساس هگزافلومرون بیشترین اثر منفی را روی نرخ ذاتی افزایش جمعیت نشان داد.

نویسندگان

نجمه علی محمدی داورانی

دانشجوی سابق کارشناسی ارشد گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر رفسنجان

محمد امین سمیع

استادیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر رفسنجان

حمزه ایزدی

دانشیار گروه گیاهپزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه ولی عصر رفسنجان