بررسی میزان تناسب محتوای کتاب درسی ریاضی پایه هفتم با سطوح اعمال ذهنی و مولفه های خلاقیت گیلفورد ازدیدگاه معلمان ریاضی استان کردستان

این تحقیق با هدف تعیین میزان تناسب کتاب ریاضی پایه هفتم با سطوح اعمال ذهنی و مولفه های خلاقیت گیلفورد از دیدگاه معلمان استان کردستان انجام یافته است . روش تحقیق حاضرتوصیفی – پیمایشی و از لحاظ هدف، کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش، کتاب ریاضی پایه هفتم وتمام معلمان ریاضی شهر های استان کردستان بود. برای گردآوری اطلاعات از یک پرسشنامه محقق ساخته 27 سوالی استفاده گردید. کتاب ریاضی به سه قسمت فعالیت ، کاردرکلاس و تمرین تقسیم شد.روایی پرسشنامه بر اساس نظرات اساتید متخصص در این حوزه و نیز سر گروه های معلمان ریاضی برآورد گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد، که مقدار 87 /0 به دست آمد. برای پاسخگویی به سوالات از شاخص های آمار توصیفی وآزمونt مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که: بیشترین تناسب مولفه های خلاقیت واگرا در کل کتاب به ترتیب: 1- سیالی2- اصالت 3- انعطاف پذیری و تناسب سطوح اعمال ذهنی به ترتیب:1-تفکر همگرا 2- حافظه شناختی 3- تفگر واگرا 4- تفکر ارزشیاب، می باشد. بین دیدگاه معلمان زن ومرد نسبت به میزان تناسب مولفه های خلاقیت بکار گرفته شده در محتوای ریاضی پایه هفتم تفاوت معنی داری وجود ندارد.

کلیدواژه ها:

خلاقیت ، گیلفورد ، ریاضی ، اعمال ذهنی ، پایه هفتم