بررسی طبیعت در اشعار نیما و امروالقیس
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 904
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MRMH01_064
تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396
چکیده مقاله:
شعر، فرزند طبیعت است و در آغوش طبیعت رشد و پرورش یافته است .طبیعت از دیر باز الهام بخش شاعران بوده و توانسته است جایگاه ویژه ای را در سروده های شاعران به خود اختصا ص دهد؛ به طوری که کمتر دیوان شاعری را می توان یافت که سخنی از طبیعت درآن نباشد یکی از مضامین اصلی ادب غنایی ، توصیف طبیعت است . آنچه در این پژوهش مورد بررسی قرارخواهد گرفت، طبیعت و پاره ای از عناصر مهم آن در شعر امروالقیس، شاعر پرآوازه عرب در دوره جاهلیت و نیما یوشیج شاعر ایرانی شعر نو می باشد . نتایج نشان داد شخصیت نیما یکی از اساسی ترین عوامل است و طبیعتا در ساختار اندیشه و افکار اوتاثیر زیادی داشته است یکی از دلایل برجسته شعر نیما مرهون عنصر طبیعت در آن است. نیما با تاکید بر نظام چند معنایى زمینه اصلى کارش را برسرودن شعرسمبلیک متمرکز مى کند . علاوه بر این آنچه طبیعت گرایى نیما را از شاعران دیگرمتفاوت مى کند در این است که نیما تصاویر را از جهان خارج از ذهن می گیرد و در آنها دخل و تصرف شاعرانه مى کند لذا در شعر او عین گرایى بر ذهن گرایى غلبه دارد . درباره امروالقیس ، طبیعت رکن جدایی ناپذیر شعر او است .در توصیف و تعریف طبیعت امروالقیس ، بیشتر از هر صفتی از تشبیه یاری گرفته و در این مسیر استادی خویش را بر همگان به اثبات رسانده است . شب در اشعار امروالقیس پدیده ای پر از راز و رمز است . او شب را ابزاری برای آزمایش صبر و تحمل می داند
نویسندگان