مهارت سیاسی کارکنان و رفتار شهروندی سازمانی

امروزه سازمانها به دنبال کارکنانی هستند که علاوه بر انجام کارهای خویش، قادر باشند رفتارهای فرا نقش داشته، بر کار خویش نظارت کنند و مسیولیت فعالیتهای خود را بپذیرند. رفتار شهروندی سازمانی با مجموعهای از رفتارهای داوطلبانه، باعث بهبود موثر وظایف و نقشها در سازمان میشود. این رفتارهابدون انتظار نسبت به پاداشهای سازمانی شکل میگیرد. بنابراین، امروزه مدیریت سازمانهای پیشرو، بیش از پیش سعی در برانگیختن کارکنان برای درگیر شدن در چنین رفتارهایی میکنند. این مساله سبب میشود که محیطهای آموزشی دارای کارکنانی باشند که به اهداف و ارزشهای سازمانی خودمتعهد باشند و به طور چشمگیری فراتر از حداقل انتظارات رسمی شغل خود تلاش و کوشش کنند. از دیگر سو، سازمان یک عرصه سیاسی است و برای کار در چنین محیطی، اعضای سازمان نه تنها باید قصد شرکت در فعالیتهای سیاسی را داشته باشند بلکه ضروری است تا دارای مهارت سیاسی موثر درفرآیندهای سازمانی باشند. مطالعات متعدد بیانگر آن است که مهارت سیاسی کارکنان یک عامل بسیار مهم در سازمان محسوب میشود. در این پژوهش با توجه به اهمیت بروز رفتارهای شهروندی سازمانی و نقشی که مهارت سیاسی میتواند بر انعکاس یا عدم انعکاس این پدیده در سازمانها داشته باشد و بااستناد به برخی از مطالعات صورت گرفته سعی بر آن است تا به این سوال پاسخ داده شود که آیا مهارت سیاسی بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان تاثیرگذار است

کلیدواژه ها:

مهارت سیاسی ، توانایی شبکهسازی ، نفوذ بین فردی ، هوشیاری اجتماعی ، صمیمیت آشکار ، رفتار شهروندی سازمانی