کیفیات مخففه وتخفیف تجلیات فساددرنظام حقوق اسلامی

اززمانی که چالش حقوق بشری دنیای مدرن بااسلام طرح گردیدوبه عنوان نقص اخلاقی مذهب طرح شد مشکل یافتن راهکاری جهت این چالش موردتوجه ونظراندیشمندان مسلمان واقع گردیده است.گرچه ناسازگاری بنیادین این دواندیشه یقینی به نظرمی رسد ورویکرد خدا محوراسلامی واومانیسمی دنیای مدرن مبنای پارادوکسیکال این دو اندیشه رابه خوبی نشان می دهد اما آیا همگامی درارزش داوریهای جزایی نیزمیسرنمی باشد. سوال اصلی اینست که چگونه مکانیزم موجود قوقی درایران که مبتنی براندیشه های اسلامی است می تواند درراستای این همگامی کمک کندوبه خصوص کیفیات مخففه ازجمله محتوای موجود در مواد 442، 37، 483 می تواند به این امریاری رساند.دراین پژوهش با روش کتابخانه ای به جمع آوری مطالب پرداخته شده وباتوصیف وتحلیل حقوقی درصددیافتن راهکارهای موجودجهت یکسان سازی ارزش داوریهای حقوق جزای اسلامیدرایران با اعلامیه جهانی حقوق بشرمی باشیم. به این معنی که چگونه کیفیات مخففه می تواندرعمل مجازاتهای اسلامیراازنظرشدت وحدت به آموزه های حقوق بشری نزدیک کندوهمگامی وسازگاری بین این دورویکردرادربیرون بیشتربنماید.یافتهها حاکی ازآن است که با اعمال واستفاده ازاین وجه ازقوانین وتوجه به ضرورت اعمال کیفیات مخففه به خصوص آنچه درماده24 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 2233 مورداصلاح قانونگزارمتشرع واقع شده است ماراهرچه بیشتربه همگامی وهمراهیبا مواداعلامیه جهانی حقوق بشرمی رساند.لذانتیجه ای که می توان استنتاج واستنباط نموداینست که بدون اینکه بخواهیم ازمبانیواصول اسلامی عدول کنیم موجه ترآنست که درمسیربهره وری ازکیفیات مخففه خودراباجهان مدرن همگام نموده وازمعرضاتهامات طرفداران خارج شویم.وپیشنهادگردیده مطالعاتی که بتواند دراین مسیرگام برداردازجمله طرح آراءفقهی قریب به اعلامیهجهانی حقوق بشرمدنظرباشد.

کلیدواژه ها:

حقوق جزای ایران ، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، کیفیات مخففه ، حقوق اسلامی