خوانش خلوت در رویکردهای نظری مسکن

خانه، مفهوم پیچیده ایست که از ابتدایی ترین روزهای حیات بشر با وی همراه است و مادام پیچیدگی وجود انسان وموقعیت های تازه ای که برای وی به وجود می آید، ماهیت سیال و متغیری به خود می گیرد. از این رو همواره لزومبازنگری به مفهوم خانه و تبیین ویژگی ها، اصول و مشخصه های آن ضروری ست، کما اینکه در سالهای اخیر و با بروزمشکلات عدیده در این زمینه، لزوم آن بیش از پیش احساس می شود. از جمله مفاهیم بنیادین که در ارتباط بسیار زیادبا فرد و محیط در فضاهای مسکونی ست، مفهوم خلوت است. خلوت شکل دهنده و کنترل کننده ی روابط است وبسیاری دیگر از مفاهیم بنیادین معنایی مسکن را در بر می گیرد. خلوت است که به محیط معنای خانه می دهد و آن رااز اینکه صرفا سکونتگاه و سرپناه باشد مجزا می کند. خلوت نقش گسترده ای در تامین نیازهای روانی افراد دارد و عدمتامین آن برای افراد مقارن با بروز آشفتگی های روانی و در پی آن ناهنجاری و بزه های فردی، خانوادگی و اجتماعی ستکه برای اجتناب از آن نیاز است تا این نیازهای روانی مرتبط با خلوت به درستی شناخته و بررسی شوند. مقاله ی پیشرو از انواع مقاله های مروری و توسعه ایست که به روش کتابخانه ای انجام گرفته و به تدقیق تعریف مفهوم خلوت، تبیینابعاد روانشناسی محیطی، و تبیین گستره ی ضرورت آن در برآورده ساختن نیازهای روانی افراد می پردازد. نتیجه ی اینپژوهش نشان دهنده ی این حقسقت است که خلوت تاثیری چندبعدی بر نیازهای روانی فرد و مکانیزم های ادراکی ومحیطی وی دارد. نگارندگان تلاش دارند با انجام مطالعاتی از این دست بر مفهوم خلوت و لزوم تامین آن و تاثیرات روانیآن در فضاهای مسکونی تاکید کنند.

کلیدواژه ها:

خلوت ، خانه ، نیازهای روانی ، فضاهای مسکونی ، روانشناسی محیطی