بررسی روابط بینامتنی ادبیات پسامدرن با رویکرد ارتباطی مورد کاوی ولادیمر ناباکوف
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 560
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
OSCONF01_120
تاریخ نمایه سازی: 19 خرداد 1396
چکیده مقاله:
پارادایم ادبی پساتجدد – پست مدرنیته، در تقابل با پارادایم ادبی مدرنیته، در حال شکل گیری، گسترش و زایایی است.این گفتمان معرفتی متکثر نوظهور در حوزه روش شناسی ادبیات با پذیرش کثرت گرایی روشی و بار دادن به روش شناسی های هرمنوتیک، دلیل کاو، میان رشته ای، آناگرام ادبی، در زمانی همزمانی، روش کیفی و الگوی گفتگومندی، مدعیات روش شناختی مدرنیته را اعم از وحدت روشی، اثبات گرایی ادبی و نقد سنتی و نقد منابعادبی به چالش کشیده و درساحت عقل؛ با نفی عقل گرایی ابزاری، عقلانیت ارتباطی را به عنوان بنیان و اساس مفاهمه و معیار ارزیابی کنش های جمعی اختیار نموده است.در قلمرو هستی شناسی نیز با فاصله گرفتن از عینیت صلب و انفعالی مدرن که بر مدار دوگانه دکارتی ذهن عین مبتنی بود؛ شاکله هستی شناسی نوینی را بر پایه بیناگفتمانی، استقلال زبان ادبی از زبان روزمره، کنش ارتباطی و تلقی زبان به مثابه سوژه اصلی عصر پسامدرنبنیاد نهاده و در سپهر معرفت شناسی و انسان شناسی نیز با ایده نسبیت معرفتی، عدم قطعیت، مرگ مولف و پایان معنا، و سوژه سخن ورز ظرفیت های تازه ای از حدود شناخت انسانی و محدودیت های مترتب بر آن اعم از نسبیت و اطلاق گریزی تدارک دیده است که جهات و جوانب و ابعاد و اضلاع چندگانه و متنوعی از آن را در این پایان نامه در قالب رویکردهای تحلیل گفتمان انتقادی، بینامتنییت، نظریه کنش ارتباطی، رویکرد هرمنوتیک،منطق گفتگویی و سازه چند صدایی با تاکید بر درونمایه و محتوای برخی از رمان های ولادیمیر ناباکوف رمزگشایی و ارزیابی خواهیم نمود.وی در جایگاه نویسنده ای تراز اول در عصر پساتجدد، با رویکردی سلبی و انتقادی با تازیانه سلوک و قلم خویش بر بنیان های کنش و دانش مدرنیته می تازد و هیچ عرصه ای از زیست گفتمان و سامانه دانایی و معرفتی موصوف را از نقد شالوده شکن و لوگوس ستیز خویش محروم نمی سازد.به باور ناباکوف؛ اصالت عقل خود بنیاد که پایه اصلی اومانیسم غربی استبه خود بیگانگی انسان، کالاوارگی دانش، تجاری سازی عشق، اپیدمی بی اعتمادی، نفی فردیت، شبیه سازی افراطی سوژه ها، آگاهی تک ساحتی و نفی تجربه و تعلقات دگر اندیشان و سرکوب غیریت ها، تفاوت ها و تمایزها چه در ساحت هویت و چه در قلمرو حقیقت و پدیداری یک ابتذال سازمان یافته در اجتماعات غرب معاصر انجامیده است که تمرکز قدرت و استیلای پول را از رهگذر استراتژی سرکوب و شبیه سازی و از طریق فناوری سلطه و تک صدایی در سپهر فردی و جمعی تجربه کرده اند.اگرچه ناباکوف در صدد تجویز اصول اخلاق فرافرهنگی نیست؛ اما با نگاهی ایجابی؛ تنها راه رهایی از این بحران فراگیر و جهان شمول را در چند صدایی؛ تنوع گفتمانی؛ به رسمیت شناخته شدن فردیت اصیل و هویت های دگر اندیش و حقایق زمینه ای و متکثر و درون فرهنگی باز می جوید که گفتمان های متکثر و استقلال صداها در رمان های لولیتا، خنده در تاریکی، و دعوت به مراسم گردن زنی شاهدی براین مدعاست.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اکبر الیاسی فرد
دانشجوی کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه آزاد تهران مرکزی
مهناز رونقی نوتاش
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد تهران مرکزی
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :