نقد جامعهشناختی اشعار قیصر امینپور
محل انتشار: کنگره بین المللی زبان و ادبیات
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,106
فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LPMCONF01_0907
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1396
چکیده مقاله:
فروریختن اعتقادات اجتماعی، و توسعهی عوالم خصوصی ناشی از آن را در جامعهی امروزی در نظر بگیرید؛ حداقل قسمتی از فروریختگی، ناشی از علل اجتماعی و اقتصادی است و مسلما تاثیری بیحساب بر فنون ادبی داشته است. اینموضوع در سبک، طرحریزی، واژگان و موضوع و همهی جوانب ادبی تاثیر کرده است.نظریههای مارکس بخش گستردهای از جامعهشناسی را در برمیگیرد. گلدمن قرایت سامانیافتهتری از بازتاب واقعیت را با نام ساختگرایی تکوینی ارایه کرد و جامعهشناسی موضوعی)تماتیک(، اساس کار جورج لوکاچ بود.ریالیستها، کمابیش به جامعهگراییروی دارند، اگر اشعار ریالیستی ساری این جا طرح شود، ریالیسمی است که گاهی به واسطهی نمادها، استعارهها و ابهامها به چندمعنایی شدن گرایش دارد. از سوی دیگر، در ایران معاصر، جز ایام انقلاب و جنگ، حاکمیتی نبود که چنین هواخواهانه دربارهاش شعر بگویند. قیصر امینپور از نخستین گروه نویسندگان و شاعران بود که جنگ تحمیلی را درآثارشان به تصویر کشیدهاند و از چهرههای برجستهی ادبی معاصر، هم در زمینهی ادبیات کودک و نوجوان و هم در حوزهی شعر مقاومت به شمار میآید. او شاعر منتقدی است اشعار او به هر میزان از دههی شصت با تنفس صبح 1363 به دههی هفتاد با آینه های ناگهان 1372 و ازآن به دهه ی هشتادبا گلها همه آفتاب گردانند 1381 و دستورزبان عشق 1386 نزدیک میشود، دربردارندهی نوعی نقد اجتماعی با مایههای فلسفی است. نگارنده در این پژوهش درصددبررسی و نمایاندن جامعهی قیصر امینپور در آیینهی اشعارش است
کلیدواژه ها:
نویسندگان
علی دلیردیسفانی
مربی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان تهران