درآمدی بر عرفان و تصوف نزد غزالی و فیض کاشانی:مطالعه تطبیقی
محل انتشار: کنگره بین المللی زبان و ادبیات
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 879
فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
LPMCONF01_0120
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1396
چکیده مقاله:
بیتردید شناخت فهم غزالی، عارف و متکلم نامی از عرفان و تصوف نقشی حیاتی در شناخت جهانبینی الهی او خواهدداشت. در واقع غزالی بیان میکند که صوفیان در جستجوی حقایق امور به تحصیل علوم و مطالعه کتب و منابع درسیتحریض ننمودهاند، بلکه گفتهاند که راه تحصیل علم، مقدم داشتن مجاهدت در محو صفات بد و قطع همه پایبندیها واقبال به سوی خدای متعال با همه همت است. چون کسی را این مقام به دست آمد، رحمت خدا بر او فیضان میکند وراز ملکوت بر او مکشوف و حقایق امور بر وی معلوم میگردد. سالک در این مسیر تنها باید خود را برای تصفیه نفس آماده سازد و با حضور نیت، اراده صادق و عطش تمام داشته باشد و منتظر و مترصد چیزهایی باشد که خداوند ازرحمت خود بر او روشن میگرداند. از اینرو او عرفان و تصوف را نیز راهی معتبر برای سعادت می شمرد. غزالی عموممردمان را معاف از علم کلام میداند و بل آنها را از پرداختن به آن بر حذر میدارد.در نگاه وی،عامهی مردم تنها باید به تصدیق قطعی ایمان روی آورند و دل خود را از هرگونه تردید و تشکیک پاک گردانندفیض کاشانی، محدثی نامآور،با داشتن آثار حدیثی چون کتاب وافی و فقیهی توانا، با گرایش اخباری و فیلسوفی سترگ با نگاشتن کتابها و رسالههایی چون اصول المعارف، عین الیقین، علم الیقین و...و نیز عارفی سالک، با داشتن آثاری متعدد در باب عرفان نظری و عملیاست. فیض کاشانی از جمله متکلمانی است که نظرات متعددی درباب عرفان و علم کلام دارد. برای نمونه او در رسالهیالانصاف روش متکلمان را مردود شمرده و این اتهام را از خود دور ساخته است. مخالفت فیض با اهل کلام از این جهت است که متکلمان به جای تحقیق در کتاب و سنت و تمسک به آنها به گفتار جدلی و مغالطات روی آورده،بهگونهای که هر یک از آنان با آوردن دلایل ظنی بر ابطال دلایل دیگری پرداخته است و این روش موجب شد که در اندک زمانی پس از رحلت رسول خدا )ص(، فرقههای گوناگون با عقایدی خلاف کتاب و سنت در عالم اسلام پدید آیند.هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان عرفان و تصوف از دیدگاه امام محمد غزالی و فیض کاشانی و فهم هریک ازاین دومولفه با نگاهی انتقادی – تحلیلی هستیم و دلایل مخالفت و موافقت آنها با کلام و عرفان مورد بررسی قرار گیرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زینب بوستانی
کارشناس ارشد فلسفه وکلام اسلامی ،دانشگاه قم
اصغر سلیمی نوه
عضو هیات علمی و استادیارگروه فلسفه وکلام اسلامی دانشگاه ولی عصر(عج)رفسنجان
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :