بررسی نقش مدیریتی زنان در تعاملات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه

دریک نگاه خانواده در پهنه تاریخ واحدی اقتصادی بوده که اعضای آن برای تأمین نیازهای معیشتی مشترک با یکدیگر همکاری می کرده اند که نقش مدیریت اقتصادی زنان در آن از اهمیت واقعی برخوردار است.درحال حاضر جامعه انسانی به جهت گذر از مراحل مختلفتاریخی ورود به عصر مدرنیسم و جامعه صنعتی و فراصنعتی استعداد فکری و خلاقیت اندیشه و ابتکار جای توانایی فیزیکی را گرفته و پا به پای آن زنان توانسته اند حضوری مؤثر درعرصههای اجتماعی فرهنگی صنعتی و تولیدی داشته باشند وجایگاه قدرت در جامعه را یکی پس از دیگری فتح نمایند به دنبال این تغییرات مطالبه حقوق واقعی زن از سوی جامعه زنان باعث گسترش نهضت فمینسم در کشور ما گشته است به هر حال بر اساس واقعیات امروز و ضرورت استفاده از ظرفیت پویایی فرهنگ اسلامی و مقررات شرعی باید به فکر ارتقای منطقی و به حقجایگاه زنان در اجتماع خود باشیم درغیر این صورت همچون سایر مسائل فرهنگی پیوسته باید با موضعی منفعلانه در مقابل مطالبات زنان عقب نشینی نماییم و میزان این عقب نشینی و میزان آسیب های فرهنگی و اجتماعی ما در مقابل سیل وحمایت از زنان در عرصهی جهانی و انتشار آن در سطح جامعه نامعلوم خواهد بود در حالی که تعیین یک جایگاه واقعی برای نیم فعال اجتماع دو برابر شدن استعدادهای اجتماع وخارج شودن زنان از فر هنگ مصرفی و نقش بهتر آنان در تربیت فرزندان آینده را در پی خواهد داشت. ریخت و پاش ها چشم و هم چشمیها و ظاهر نگری ها و خود نمایی های غیرمنطقی و منفور عقل و شرع هزینه های گزافی را در زندگی و جامعه تحمیل می نماید که زنان با مدیریتی اصولی و صحیح و حتی می توانند در این راستا موفق باشند زنان در تعاملات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی مدیریتی نوین را به عهده دارند که شرع و مقدسات اسلام نیز آن را تأیید می کند زنی که شاغل است و از نظر اقتصادی به خانواده و جامعه کمک می کند به همان نسبت نیز احترام خانوادگی و نقش تصمیم گیری بیشتری در خانواده دارد. در این تحقیق به روش مقایسه ای عمل شده است.

کلیدواژه ها:

خانواده ، مدیریت ، اقتصاد ، مدرنیسم ، فمینیسم ، فرهنگ