نقش واسطه ای خودشیفتگی بر رابطه همدلی و کیفیت روابط بین شخصی در بین مدیران ارشد

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 471

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSYCONGRESS09_139

تاریخ نمایه سازی: 6 بهمن 1395

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر به منظورشناخت نقش واسطه ای خودشیفتگی در رابطه همدلی و کیفیت روابط بین شخصی در بین مدیران ارشد شهر تهران می باشد. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (همبستگی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری با توجه به فرمول [N) 50+ (8) M] نمونه را حدود 140 نفر از مدیران ارشد سازمانهای دولتی و خصوصی شهر تهران بوده است تعیین شد که این تعداد به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده از بین جامعه آماری انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه معتبر استفاده شد: 1.پرسشنامه مشکلات بین شخصی(IIP 60) 2. پرسشنامه خودشیفتگی مارگولیس_توماس(MTNS) و3.پرسشنامه همدلی عاطفی. در پرسشنامه مقیاس مشکلات بین شخصی -(IIP-60) که مقیاس مشکلات بین شخصی یک فرم کوتاه مقیاس 127 گویه ای مشکلات بین شخصی (هرویتزوهمکاران, 1988)، یک آزمون 60 گویه ای است که مشکلات بین شخصی را در شش زمینه قاطعیت، مردم آمیزی، اطاعت پذیری، صمیمیت، مسئولیت پذیری و مهارگری می سنجد. در اعتباریابی نسخه فارسی این سیاهه برای نمونه های دانشجویی)159 دختر، 112 پسر) و برای جمعیت عمومی(490زن،434 مرد) ،ضرایب آلفای کرونباخ ماده های هر یک از زمینه ها از 86/0 تا 89/0 برای قاطعیت، از 90/0 تا 91/0 برای مردم آمیزی، از 82/0 تا 84/0 برای اطاعت پذیری، از 83/0 تا 87/0 برای صمیمیت، از 91/0 تا 93/0 برای مسئولیت پذیری، از 91/0 تا 92/0برای مهارگری و از 93/0تا 95/0 برای نمره کل مشکلات بین شخصی به دست آمد. مقیاس خودشیفتگی مارگولیس_توماس(MTNS) توسط مارگولیس و توماس) 1980 ( ساخته شده است که از24ماده تشکیل شده است. خودشیفتگی یک ویژگی فطری- شخصیتی و بنیادی انسان است که بسته به نوع زمینه های ژنتیک افراد، تربیت خانوادگی، شرایط رشد و شرایط اجتماعی و محیطی، ممکن است تشدید شده و یا شدت یابد، به نحوی که بر سایر ویژگی های شخصیتی غالب شود. با توجه به اینکه افراد خودشیفته به دلیل عدم تعادل در ویژگی شخصیتی با پیامدهای رفتاری گوناگونی که ایجاد می کند، مشکلات فراوانی برای فرد، دیگران و جامعه ایجاد نموده و آن چنان تنش و درگیری ایجاد می نماید که ادامه رابطه با مشکل مواجه می شود. در این میان اگر خودشیفتگی در بالای هرم سازمانی، یعنی مدیران شایع باشد، صدمات و لطمات آن جبران ناپذیر خواهد بود بطوری که حتی ممکن است ادامه حیات سازمان امری محال و ناممکن باشد.خودشیفتگی یک ساختار شخصیتی چند وجهی است که بعد ناسالم آن با دو مولفه بهره کشی-احساس محق بودن، با آسیبهای روانی از قبیل، اضطراب و افسردگی همایند است و بعد سالم آن با مولفه های دیگری ازقبیل، اقتدار-رهبری، برتری طلبی-نخوت و خود-تحسینگری-در خود فرو رفتگی، بی ارتباط با این اختلالات روانی، تا حدی حرمت خود بالا را پیش بینی می کند. در این پژوهش برای سنجش همدلی از پرسشنامه همدلی عاطفی استفاده شده است. این ابزار یک مقیاس 33 گویه ای است و پاسخ عاطفی فرد به واکنش های عاطفی دیگران را می سنجد. ضریب آلفای کرونباخ مقیاس همدلی عاطفی 91/0به دست آمد که نشانه همسانی درونی خوب آن است. حداقل و حداکثر نمره آزمودنی در مقیاس همدلی به ترتیب33 و297 بوده که توسط مدیران ارشد تکمیل شد. همدلی ظرفیت بنیادین افراد در تنظیم روابط، حمایت از فعالیتهای مشترک و انسجام گروهی است. این توانایی نقش اساسی در زندگی اجتماعی و نیروی برانگیزنده رفتارهای اجتماعی و رفتارهایی است که انسجام گروهی را در پی دارد. در پژوهش حاضر برای داده های گردآوری شده به کمک روش آمار توصیفی و استنباطی شامل توزیع فراوانی و نمودار و از روش مدل یابی معادلات ساختاری و از طریق نرم افزارها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان داد که خود شیفتگی رابطه بین همدلی و کیفیت روابط بین شخصی را بصورت معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: از آن جایی که همدلی و خودشیفتگی میزان بالایی از تغییر پذیری کیفیت روابط بین شخصی را تبیین می نماید می توان توجه به این عوامل را در کیفیت روابط بین شخصی مدیران مهم دانست .

کلیدواژه ها:

همدلی ، کیفیت روابط بین شخصی ، خودشیفتگی

نویسندگان

معصومه طهرانی جوان

کارشناس ارشد روانشناسی شخصیت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

سارا پاشنگ

دکتری ،استادیار،استاد راهنما،دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

مریم مشایخ

دکتری،استادیار،دانشگاه آزاد اسلامی واحدکرج