بررسی تأثیر مشتری گرایی و رقیب گرایی بر نوآوری بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط (مطالعه موردی شرکتهای صنعتی کنگاور)

جهت گیری استراتژیک به عنوان ابزار مدیریت استراتژیک توسط شرکت برای ایجاد رفتارهای مناسب برای عملکرد برترمستمرکسب و کار تعریف شده است. در این پژوهش به جهت_گیری مشتریگرایی و جهت_گیری رقابت گرایی و تأثیر ایندو متغیر بر نوآوری بازاریابی توجه شده است. همچنین با در نظر گرفتن این مسأله که نوآوری میتواند یک عامل مهم درجهت کسب مزیت رقابتی باشد، تأثیر متغیر نوآوری بازاریابی بر بقا شرکتهای کوچک و متوسط مورد بررسی قرار گرفته است.جامعه آماری پژوهش شامل شرکتهای فعال در شهرک صنعتی کنگاور می باشد و از روش سرشماری استفاده شده است. داده-های مورد نیاز پژوهش از طریق پرسشنامه جمعآوری گردید که آلفای کرونباخ پرسشنامه 0.933 برآورد شد. در این پژوهش بااستفاده از تحلیل عاملی تاییدی سازهها مورد بررسی قرارگرفتند و سپس تعدیلات لازم درآنها صورت گرفت و سؤالات با بارعاملی نامناسب حذف گردیدند. تحلبل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن با نرمافزار SPSS و آزمون تحلیل مسیر با نرم افزار AMOS صورت گرفت. نتایج پژوهش حاکی از تأیید تأثیر مثبت و معنادار متغیرهای مشتریگرایی و رقابت گرایی بر نوآوری بازاریابی میباشد. همینطور تأثیر مثبت و معنادار متغیر نوآوری بازاریابی بر متغیر بقا شرکتهای کوچک و متوسط تأیید می گردد.

کلیدواژه ها:

مشتری گرایی ، رقابت گرایی ، نوآوری بازاریابی ، بقا ، شرکتهای کوچک و متوسط