اگر مدیر، مدیر باشد ...

در این مقاله چگونه می توان یک مدیر، مدیری موفق باشد مورد بحث و بررسی قرارگرفته است. بدین منظور، ابتدا نظریه های موجود در مورد تعریف مدیریت مطالعه و بررسی قرار نگرفته است. تاکنون برای مدیران وظایف گوناگونی شناخته شده است و هر یک از صاحبنظران رشته های مدیریت و علوم رفتاری نیز نسبت به دسته ای از این وظایف توجه بیشتری نشان داده اند. در علوم مدیریت نسبت به وظایف خاص مدیران در زمینه برنامه ریزی و سازماندهی تأکید می شود و در مباحث روان شناسی مدیریت ابعاد انسانی مورد توجه قرار می گیرد. در این مقاله بیشتر به کارهایی که مدیران انجام می دهند تا سازمان رو به پیشرفت باشد مورد بحث و بررسی قرار گرفته و در انتها پیشنهاداتی که مدیران موفق انجام دادند و موفق بودند ارائه شده است. از مشخصات یک سازمان سالم آن است که مدیری داشته باشد که سلامتی جسمی و روانی به همان اندازه مورد توجه قرار دارد که تولید و بهره وری مورد تأکید است. در یک جامعه سالم مسئولیت سازمان ها منحصر به ارائه خدمات سودآوری از سوی کارکنان آن سازمان نیست و مدیریت اثربخش نیز بدون توجه و اعتقاد به سلامت روانی کارکنان حاصل نمی شود. مدیری را در نظر بگیرد که فقط اسم مدیر را دارد که هر چند سازمان های آن با اتخاذ شیوه های گوناگون و با فراموش کردن ابعاد انسانی محیط کار به سطح تولید مورد نظر رسیده اند، اما کارکنان این سازمان ها عصبی، مغموم، ناراضی، پرخاشگر، بد بین و در انتظار فرصتی هستند تا پریشانی های روانی خود را با کم کاری، ترور شخصیت یکدیگر، ایجاد سوانح و حوادث به شیوه ای مخرب نشان دهند. ما در این مقاله وظایف مدیری که واقعاً مدیر است می پردازیم که هم سازمانی موفق دارد و هم کارکنانی شاد و کارا.

کلیدواژه ها:

مدیریت اثربخش ، مدیر موفق ، مهارت های مدیران موفق