بررسی رابط بین سرسختی روان شىاختی و خشم در مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی

فلج مغزی معلولیتی حرکتی است که نیازمند دروه های طولانی توانبخشی می باشد و در اثر صدمه دیدن مغز در حال تکامل در دوران قبل و حین تولد و یا چند سال اول عمر ایجاد می شود ویلسون و الاین به نقل از کیانی و پودینه 1390 میزان شیوع فلج مغزی در کشورهای مختلف 6 تا 9/5 در هر هزار تولد زنده و در ایران در هر هزار برآورد شده است تری کنل به نقل از کیانی و پودینه 1390 از آنجا که معلولیت کودک در درون سیستمی به نام خانواده به وقوع می پیوندند آثار نامطلوبی بر عملکردخانواده و کیفیت اعضا و خصوصا مراتب اصلی آن یعنی مادر بر جا می گذارد. بنا به نقش والدین در مراقبتاز کودک، بیمار محوری در عرصه کودکان، بیمار، بدون توجه به مشکلات زیستی روانی، اجتماعی والدین مراقبت کننده می تواند سلامت خانواده و حتی سلامت کودک را موردتهدیده قرار دهد. در این پژوهش به بررسی رابطه بین سرسختی روانشناختی و خشم به عنوان دو مولفه روانشناختی در مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی پرداخته شدهاست پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار spss17 انجام گرفت نتایج تحقیق نشان داد بین سرسختی روانشناختی و خشم در مادران فرزندان مبتلا به فلج مغزی رابطه معناداری وجود دارد. از انجا که سلامت روان مادران بر کیفیت مراقبت از فرزنانشان موثر است و نیز با توجه به اهمیت این دو مقوله در سالامت روان می توان با اموزش در زمینه مدیریت خشم و بهبود سرسختی روانشناختی در جهت ارتقای سلامت روان مادران گام موثری برداشت

کلیدواژه ها:

سرسختی روانشناختی ، خشم ، فلج مغزی