کاوشی در نظریه خودسالاری در باب توجیه دفاع مشروع

یکی از تئوری های معاصر و پر اهمیت در توجیه دفاع مشروع،تئوری خودسالاری است که توسط جورج پی فلچر فیلسوف معاصر حقوق کیفری ارائه شده است.این تئوری نقطه ثقل حقانیت دفاع مشروع را در نقض خودسالاری مدافع می داند و همچنین ادعا دارد که دفاع مشروع در واقع نمایش دهنده نبرد نمادین حق و باطل است و حق هرگز نباید تسلیم باطل شود.با این جناح بندی مدافع در نهایت حقانیت و مهاجم در نهایت باطلیت قرار می گیرند و پس مدافع می تواند به محض کوچکترین خللی که به خودسالاریش وارد آمد شدیدترین واکنش را نشان دهد،چون که او حق است و هر چه عمل کند حقانیت دارد.اما ایراد اصلی این نظریه در واقع همین نکته است.این نظریه به قاعده تناسب بین عمل مهاجم و عمل مدافع وقعی نمی گذارد و از طرفی دیگر در صورت امکان عقب نشینی توسط مدافع،او را ملزم به این کار نمی داند و چه بسا که او را ملزم کند که با مهاجم درآویزد.با وجود آنکه تئوری خودسالاری،ویژگی های زیادی از قبیل اهمیت دادن به خود تعیین گری انسان مدرن می دهد اما با وجود ایرادات مهلکی که دارد نه جهات عدالت را رعایت می کند و نه با نهاد دولت مدرن که مرکز تجمیع قدرت است همخوانی دارد.

کلیدواژه ها:

دفاع مشروع ، خودسالاری ، تناسب ، حق ، باطل ، جنگ