ارائه ی الگوی ارزیابی سطح استراتژیک محور بودن و تفکر استراتژیک بر اساس رویکرد کاپلان و نورتون

مدیران ارشد بسیاری از شرکت ها و سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی، وقت، انرژی و منابع مالی قابل توجهی را صرف تدوین استراتژی و تعیین راهبرد های اساسی سازمان های خود می کنند ولی اکثر آن ها از عدم اجرای مطلوب استراتژی های خود سخن می گویند وجود نگرش استراتژی محور کمک زیادی به اجرا و پیاده سازی برنامه های استراتژیک می کند.لذا با توجه به اهمیت اجرای استراتژی ها،پژوهش حاضر با عنوان ارائه الگویی ارزیابی سطح استراتژیک محور بودن و تفکر استراتژیک بر اساس رویکرد کاپلان و نورتون در شرکت فولاد مبارکه اصفهان انجام گرفته است.جامعه آماری پژوهش شامل 170 نفر از مدیران،کارمندان و کارشناسان کارگروه های تدوین استراتژی ها در شرکت فولاد مبارکه می باشدبرای نمونه گیری با استفاده از جدول مورگان 117 نفر از آنها انتخاب شدند.برای جمع آوری اطلاعات از یک پرسشنامه که شامل 78 سوال با طیف پنج طبقهای لیکرت ( 1 تا 5) که عدد یک مبین کمترین امتیاز و عدد پنج نشان دهنده بیشترین امتیاز می باشد، استفاده شده است.روایی پرسشنامه در هفت محور با استفاده از مولفه های علمی ومتون معتبر وتایید استاد راهنما و مشاور تعیین و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به وسیله نرم افزار SPSS به میزان 0/981 به دست آمده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS استفاده و نتایج بیانگر این است که شرکت فولاد مبارکه به طور کلی به میزان 3.34 استراتژی محور بوده و در بعد دیدگاه جامع به میزان 3.91 ، د بعد میزان آمادگی مدیران برای رهبری تغییرات 3.30 ، در بعد وضعیت تبدیل استراتژی ها به اصلاحات عملیاتی به میزان 3.37 ، در بعد همسویی استراتژی ها به میزان 3.28 ، در بعد استراتژی محوربودن کارکنان به میزان 3.55 ، در بعد بازنگری و بهبود استراتژی ها به میزان 3.24 و در بعد تفکر استراتژیک به میزان 3.24 می باشد.