اثر بخشی بازسازی شناختی بر کاهش اضطراب، افسردگی و تغییر نگرشهای ناکارآمد بیماران مبتلا به وسواس

هدف : هدف از پژوهش حاضر،تعیین اثر بخشی بازسازی شناختی، بر کاهش اضطراب، افسردگی و تغییرنگرشهای ناکارآمد بیماران مبتلا به وسواس میباشد. روش : جامعه ی آماری این پژوهش، شامل کلیه ی افراد مبتلا به وسواس بودند کده درطدی سال 89-90به کلینیک معراج شهر تهران مراجعه کرده بودند. تعداد مراجعه کنندگان 120 نفر بودند که از بین آنها 85 نفرکه نمره بالایی در پرسشنامه های اضطرراب ، افسردگی و نگرش های ناکارامد داشتند ، بده طدور تصادفی در دو گروه30 نفری(یک گروه آزمایشی ویک گروه کنترل) تقسیم شدند. بازسازی شناختی در 10 جلسه 45 دقیقه ای برای گروه آزمایشی انجام شد.کلیه آزمودنی های دو گروه قبل و بعد از مداخله به پرسشنامه های اضطراب و افسردگی بک ومقیداس نگرشهای ناکارآمد وایسمن پاسخ دادند. داده های حاصل با روش تحلیل آماری کوواریانس یک طرفه MANCOVA وآلفای میزان شده بن فرونی،با استفاده از نرم افزار spss تجایه و تحلیل شد . نتایج : نتایج شان داد که آموزش بازسازی شناختی، بر کاهش اضطراب ، افسردگی و تغییرنگرشهای ناکارامد بیماران وسواسی موثر بوده است . نتیجه گیری: بازسازی شناختی با کاهشاضطراب ، افسردگی و تغییرنگرش های ناکارامد به کاهش وسواس می انجامد

کلیدواژه ها:

اختلال وسواس ، اضطراب ، افسردگی ، بازسازی شناختی ، نگرشهای ناکارآمد