توسعه و مطالعات میان رشته ای از منظر مدل ساختاری یابی شبکه ای، ادبیات پژوهش دوره گذار

علم و توسعه همواره ارتباط متقابل با هم داشته اند. گرایش به مطالعات میان رشته ای با عنایت به نیازها و الزامات توسعه اهمیت روزافزونی یافته است. سال این مقاله عبارت است از اینکه: با عنایت به سختی های ایجاد چارچوب و استانداردهای مطالعات میان رشته ای، سیر تکوین ابدیت پژوهشی چگونه می تواند این روند را توان بخشی به و به تدریج اسلوب مند کند تا در خدمت راهبرد توسعه کشورها قرار گیرند؟ . برای پاسخ سؤال یاد شده، مدل فکری ساختار یابی شبکه ای به عنوان نقشه راه تحقیقات آینده معرفی و تبیین می شود. این مدل بر مبنای پیوند دو نظریه ساختاری یابی Structuration Theory آنتونی گیدنز و جامعه شبکه ای Network Society مانوئل کاستلز ابداع و طراحی شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد الزامات آینده پژوهشی راهبردی سبب می شوند تا اولاً هدف نیل به توسعه متوازن و همه جانبه، مطالعات میان رشته ای جهان های فکری علوم انسانی - اجتماعی را میان خودشان از یک طرف و با علوم طبیعی و فنی را از طرف دیگر درگیر یک فرایند تعاملی منعطف و مؤثر سازد. ثانیاً بازسازی ارتباطات بیناذهنی علوم انسانی - طبیعی با شبکه سازی های اقتضایی به هم گرایی بیشتر ادبیات تحقیق در علوم انسانی - طبیعی به عنوان یکی از اصول و استانداردها که تحقیق منجر شود. ثالثاً با ابداع ساختارهای مفهومی جدید میان رشته ای، بستر نوآوری در ابزارها و تکنیک های پژوهش ارتقا یابد.

کلیدواژه ها:

توسعه ، مطالعات بین رشته ای ، پساساختارگرایی ، ساختار یابی شبکه ای ، نسل جدید ادبیات پژوهش