گذار از آسان فهمی به تفکر استعاری: نقش استعاره در ادبیات و تجلی آن در معماری

سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 813

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CAML01_003

تاریخ نمایه سازی: 9 مرداد 1395

چکیده مقاله:

استعاره صرفا ابزار زیباییشناختی و سبکی در زبان نیست بلکه با توجه به اینکه تفکر به لحاظ بنیادین استعاری است، باید استعاره را مفهومی کمکی دانست که برای رساندن مفاهیم سخت و دیریاب از جهان هستی مورد استفاده قرار میگیرد. با این وجود، تمایزی که بین حقیقی و استعاری قائل هستیم، تنها در جوامعی دیده میشود که توانایی تفکر انتزاعی را کسب کردهاند و هرجا تفکر انضمامی است، چنین تمایزی وجود ندارد. استعاره راهی برای اندیشیدن و نمایش خیالی حقیقت است. استفاده از ایماژها در فضای استعاری در ادبیات و بهخصوص هنر شعر ابزاری شناخته شده است اما این رویکرد در هنرهای تجسمی و بهویژه در معماری نیز استفاده میشود و هنرمند با بهرهگیری از ادبیات بدون کلام و با پیامی استعاری و غیرمستقیم، مفهومی را به تصویر میکشد. تخیل، نمادپردازی، منشوری بودن و چندمعنایی بودن از جمله وجوه مشترک ادبیات و معماریاند اما این دو در استعاره که بهکارگیری عناصر به شیوهای است که از جبر جمعی فراتر رفته و با خود لایههای معنایی زیادی همراه دارد به یکدیگر پیوند میخورند. نویسندگان این مقاله در پی پاسخ این پرسش که در عرصهی ادبیات و معماری، استعاره در تقابل با آسانفهمی، چگونه در کیفیت زندگی و رشد آگاهی جامعه تأثیرگذار است، با نگریستن به نماد همچون عنصری ارتباطی و دارای جنبهی استعاری، به بررسی برجستهترین نمادهای مشترک میان ادبیات فارسی و معماری ایرانی- اسلامی پرداخته و برآنند که مهمترین تأثیرات بهکارگیری استعاره در ادبیات و معماری کمک به فرآیند خلاقیت، وحدت بخشیدن به فرایندهای ذهنی به کمک نیروی تخیل و تقویت ناخودآگاه ذهنی است.

نویسندگان

حامد خیرآبادی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد

مریم مصدقی

کارشناس ارشد پژوهش هنر