بررسی تأثیر شمس و مولوی بر یکدیگر (خط سوم)
سال انتشار: 1394
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 864
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICLCS01_124
تاریخ نمایه سازی: 12 تیر 1395
چکیده مقاله:
از جمله مجهولاتی که بشر امروزی درگیر با آن است، شناخت عرفان می باشد. شاید اگر شناخت انسانها نسبت بهخود و پیرامون خود سادهتر و بهتر بود دچار این همه روزمرگی و مشکلات نمی گردید. ادبیات ایران از دیرباز معدن سخنان وافکار صوفیان و عارفان بزرگ این سرزمین است.بی گمان شمس، آینه ای است که مولانا نور جان خود را در آن نمایان می بیند؛ چنانچه به هنگام سرودن غزلی کهسخن از صفای جان و روشنی دل پرمهر شمس و یگانگی عارفانه ی جان شیدای خود با او می گوید، به یاد نوری می افتد کهدر کوه طور تابید و موسای پیغمبر چون آن را دید، ندایی شنید که گفت: «من خدایم، پروردگار جهانیان» (سوره قصص، آیه 30 ) و مولانا این نور را در تن خاکی شمس دیده است.نگارنده در این مقاله سعی بر آن دارد که با تأثیر از دیوان شمس و نگاهی نو به زندگی و سلوک شمس، خط سوماو را بازشناسد. چرا که نمود واقعی افکار شمس در اشعار مولوی، در دیوان شمس ظاهر گردیده است و به جرأت می توانگفت که با گذشت قرنها از سروده شدن این اشعار باز هم تازگی و حلاوت خاص خود را دارند. برای رسیدن به این منظورابتدا به معرفی اجمالی عرفان پرداخته و سپس به بررسی عرفان از نظر شمس و مولوی می پردازیم.
نویسندگان
سیده شهلا پیام قره باغ
کارشناس ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه ارومیه و مدرس دانشگاه غیرانتفاعی آفاق ارومیه