بررسی جایگاه مرکز محله در افزایش حس تعلق به مکان در فضاهای شهری

در میان عوامل مختلف اوقات فراغت زیبا و قومیت و زمان تاثیر قابل توجهی در حفظ و تداوم روابط و تعاملات اجتماعی میان همسایگان داشته اند و از خلال گروهای دوستی همسایگی بویژه میان خانم ها هویت جمعی مشخصی شکل گرفته است فضاهای شهری از جنبه های گوناگون مقوله ای بوده که بویزه امروزه بیش از گذشته مورد توجه محققین و اندیشمندان در حوزه های مختلف علمی قرار گرفته است شهر دارای ابعاد مختلف فیزیکی و فرهنگی اجتمااعی است و شهروندان یک شهر در کنار زندگی زیستی از زندگی اجتماعی و فرهنگی برخوردارند و از خلال ارتباطات خود هویت اجتماعی مشخصی را کسب می کنند اجتماعی شدن در جامعه ای با فرهنگ به این معنا ست که ما شروع به درک محیط خود می کنیم و رابطه خود با محیط را تغییر می دهیم قواعد شیوه های نگرش ما در دیگران و خودمان پاداش ها و کیفرهای ما و انتظاراتی که برای خودمان و دیگران داریم همه اجتماعی هستند گروه های مردم اساس به علت تفاوت های اجتماعی و فرهنگی فرق می کنند رابطه میان انسان و شهر رابطه ای پویاست که به گروه بزرگی از دگرگنی های اعم از سیاسی اجتماعی اقتصادی و .. می انجامد فرهنگ را می توان مهمترین حلقه ارتباطی میان این دو به شمار آورد این مقاله سعی بر آم دارد با بررسی جایگاه مرکز محله در افزایش حس تعلق خاطر به مکان در محله های شهری راهکارهایی ارائه نماید تا با مطلوب شدن فضای محله های شهری و تقویت حس تعلق خاطر شهروندان گامی در جهت توسعه پایدار فضاهای شهری برداشته شود تاکید این مقاله بر ری مفهوم حس تعلق به مکان و اهمیت مرکز محله در راستای نیل به این مفهوم در محله است

کلیدواژه ها:

شهروندان ، حس تعلق خاطر ، محلات شهری ، فضای شهری مرکز محله