شناخت ترجیحات محیطی شهروندان قزوین به روش ساختار ذهنیمحدوده مورد مطالعه(مجموعه بازار قزوین)

در این پژوهش موضوع ترجیحات محیطی مطرح شده است و اهمیت این موضوع در آن است که شناخت ترجیحات محیطی شهروندان در حوزه مجموعه بازار سبب دست یافتن به مولفه هایی می شود که در ارتقا کیفیت فضایی محیط های شهری نقش بسزایی دارند. از این رو از روش ساختار ذهنی به منظور شناخت این ترجیحات استفاده نموده ایم چرا که می تواند ما را در شناخت فضای ذهنی افراد نسبت به محرک های بصری موجود در یک فضا یاری رساند، و پاسخ این سوال باشد که ساختار ذهنی شهروندان نسبت به محرک هایبصری شناخته شده در یک بافت تاریخی چگونه است. بنابراین 5 محرک بصری که 1 محرک مذهبی و 4 محرک غیر مذهبی می باشد انتخاب شده و 18 صفت بارز و شناخته شده برای این محرک ها در نظر گرفته شد.و در پایان صفت های نامانوس حذف و صفت های مانوس و شناخته شده به منظور تقویت این صفات دست یافته ایم. این شناخت به ما کمک می کند تا در ارتقا کمی و کیفی این محرک های بصری بتوانیم بهترین راهکارها را انتخاب کنیم.

کلیدواژه ها:

ترجیحات محیطی ، ساختار ذهنی ، حس مکان ، بازار قزوین