پژوهش طولی تأثیر مداخله عقلانی- هیجانی- رفتاری بر افسردگی مادران دارای کودکان مبتلا به بی اختیاری ادرار با توجه به پایگاه اقتصادی- اجتماعی

هدف پژوهش کنونی بررسی اثربخشی مداخله عقلانی هیجانی رفتاری به صورت طولی، بر افسردگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال بی اختیاری ادرار بود. و پایگاه اقتصادی اجتماعی به عنوان یک متغیر مستقل در این پژوهش جای داده شد. جامعه پژوهش را کلیه مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال بی اختیاری ادرار شهرستان تهران تشکیل می دادند. پژوهش حاضر بر روی 15 نفر ازمادرانی که نمره اضطراب و افسردگی بالاتری از سایرین گرفته بودند اجرا شد. نمونه به صورت هدفمند انتخاب شد. مقیاس افسردگی-اضطراب- تنیدگی (DASS) بصورت پیش آزمون و پس آزمون و 6 ماه بعد از مداخله اجرا گردید. مداخله عقلانی- هیجانی- رفتاری گروهی در طی 8 جلسه بر روی گروه آزمایشی اجرا شد. به منظور محاسبه میانگین و انحراف معیار از آمار توصیفی و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل تحلیل کوواریانس اندازه های مکرر یا GLMRM استفاده شد. آزمون های چند متغیره جهتبررسی نتیجه چهار آزمون چند متغیره برای معنی داری اثر هر متغیر مستقل مورد استفاده قرار گرفتند، و نشانگر این بودند که اثراتزمان و تعامل زمان و وضعیت اقتصادی اجتماعی بر میزان افسردگی معنی دار می باشد. وضعیت تقابل میان متغیرهای درون آزمودنی ها نیز به صورت خطی و درجه دوم معنی دار شد. با توجه به نتایج حاصل، برنامه عقلانی- هیجانی- رفتاری کارایی خود را در رابطه با افسردگی مادران کودکان مبتلا به اختلال بی اختیاری ادرار نشان داد و بازده خود را تا شش ماه حفظ کرد، و این در حالی است کهپایگاه اقتصادی- اجتماعی تأثیر زیادی بر کارایی این برنامه برجای گذاشت، به طوری که تأثیر این برنامه در رابطه با قشر اقتصادی -اجتماعی پایین مشاهده نمی شود.

کلیدواژه ها:

پایگاه اقتصادی اجتماعی ، بی اختیاری ادرار ، افسردگی