مقایسه آموزش با رویکرد هنری وآموزش سنتی در دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی دانش آموزان اردبیل

هدف از انجام پژوهش حاضر، تأثیر آموزش مبتنی برهنر در مقایسه با آموزش سنتی بر عملکرددانش آموزان چهارم دبستان شهرستان اردبیل بوده است. روش پژوهش، شبه آزمایشی و جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان دبستان های غیرانتفاعی دخترانه شهرستان اردبیل در پایه چهارم بوده است که دانش آموزان یکی از دبستان های دخترانه در پایه چهارم شامل دو کلاس به عنوان واحد نمونه به تصادف انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات، آزمون های معلم ساخته پیشرفت تحصیلی درس علوم پایه چهارم دبستان تأمین شده و پایایی آن به روش بازآزمایی با ضریب همبستگی پیرسون به میزان 847% بدست آمده است. یافته های پژوهش نشان داد میانگین نمرات عملکردی دانش آموزان در آموزش به شیوه مبتنی بر هنر بیشتر از میانگین نمرات عملکردی در آموزش به شیوه سنتی بوده است و در بین آموزش های مبتنی بر هنر، استفاده از روش نقاشی تأثیر بیشتری نسبت به نمرات عملکردی در سایر روش ها داشته است. همچنین یافته ها نشان داد که بین استفاده از روش های قصه گویی، اجرای نمایش، کاردستی، نقاشی و آموزش سنتی در تدریس علوم بر عملکرد دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد و این یعنی استفاده از آموزش مبتنی بر هنر در مقایسه با استفاده از آموزش سنتی بر عملکرد دانش آموزان پایه چهارم دبستان در درس علوم، تأثیر بیشتری داشته و دانش آموزان تحت آموزش مبتنی بر هنر، پیشرفت تحصیلی بهتری داشته اند.

کلیدواژه ها:

آموزش هنر ، قصه گویی ، پیشرفت تحصیلی ، پیشرفت دانش آموزان