تاثیر هماهنگی بین استراتژیهای نوآوری و کسب و کار بر عملکرد سازمان

در سالهای اخیر، متعاقب افزایش ضریب اهتمام به نوآوری در سازمانها و همزمان با گسترش سریع تکنولوژی و افزایش سرعت حجم سرمایهگذاری سازمانها در این زمینه، تأثیر استراتژی نوآوری بر روی عملکرد سازمان به طور فزایندهای مورد توجه قرار گرفته است. از آنجایی که نوآوری تا چند سال گذشته به عنوان یک استراتژی مطرح نبوده و تاثیر و جایگاه آن با دیگر راهبردها بررسی نشده است، این پژوهش به بررسی هماهنگی بین استراتژیهای نوآوری و استراتژیهای کسب و کار و تأثیر آن بر عملکرد پرداخته است. این پژوهش در یک سازمان دولتی که چندین مجموعه صنعتی و غیرصنعتی زیرمجموعه آن میباشند، انجام گرفته است. جامعه آماری مورد نظر از کلیه مدیران خبره و راهبردی و همچنین صاحبنظران موضوعات راهبردی کلیه مجموعههای مورد مطالعه تشکیل شده است. با توجه به اینکهاین پژوهش نیاز به طراحی پرسشنامهای خاص داشته، بنابراین پرسشنامه طراحی شده پس از بررسی روائی آن در یک نمونه آماری، در کل سازمان مورد مطالعه توزیع گردید. از دوازده فرضیه طرح شده، سرانجام سه مورد که شامل ترکیب استراتژیهای بلادرنگ و دفاعی، بلادرنگ و تحلیلگر، فعال و دفاعی است و بر بهبود عملکرد سازمان تاثیر مثبت داشتهاند مورد تایید آماری قرار گرفت

کلیدواژه ها:

نوآوری ، استراتژی کسب و کار ، استراتژی نوآوری ، عملکرد