شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیر گذار در استقرار مدیریت دانش با استفاده از تکنیک تلفیقی غربالگری فازی و DEMATEL در شرکت نفت (مورد مطالعه : شرکت لوله سازی اهواز)

امروزه سرمایه سازمان ها تنها سرمایه مادی نیست، نیروی انسانی و دانش آنها به برترین سرمایه سازمان ها تبدیل شده استبنابراین مدیریت دانش امری قابل توجه محسوب می شود. انتظار می رود سازمان های ایرانی نیز جهت گذر از بحران های پیشروی در روند رشد سازمان، بصورت گسترده تری به مدیریت دانش بپردازند، به گونه ای که در عملکرد کارکنان و کیفیت کار آنهابهبود حاصل شده و منجر به مزیت رقابتی سازمان گردد. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های اثر گذار براستقرار مدیریت دانش از طریق رویکرد تلفیقی غربالگری فازی و DEMATEL می باشد. در بخش اول هدف نهایی سازی شاخص های اثر گذار بر استقرار مدیریت دانش در شرکت لوله سازی اهواز بوده و در بخش دوم اولویت بندی این عوامل با روش دیماتل می باشد. برای تحلیل داده های پرسشنامه از نرم افزارهای MATLAB و MS EXCEL استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کاربری تکنولوژی، اعتماد و تسهیم دانش مهمترین عوامل تاثیر گذار در استقرار مدیریت دانش می باشند.

کلیدواژه ها:

استقرار مدیریت دانش ، غربالگری فازی ، دیماتل ، لوله سازی اهوا