نقش ریش سفیدان در حل اختلافات و انسجام اجتماعی مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان مارگان)

استمرار و پایداری حیات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک جامعه، در گرو انسجام و همبستگی بین اجزاء و عناصر سازنده ساختاراجتماعی است. چرا که اجزاء و عناصر جامعه با داشتن انسجام، سختتر کار میکنند تا به هدفهای مورد نظر برسند. جامعه روستایی یک واحدکل است که افراد تشکیل دهنده آن دارای نقشهای اجتماعی میباشند. در این میان ریشسفیدان در جامعه روستایی که از توانمندی اجتماعیبالایی برخوردارند نقش مهمی در وحدت و انسجام آن دارند. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی نقش ریشسفیدان در حل اختلافات و انسجاماجتماعی مناطق روستایی دهستان مارگان شهرستان هیرمند از طریق شاخصهای اعتماد و انسجام اجتماعی است. روش تحقیق توصیفی-همبستگی می باشد. برای گردآوری داده های مورد نیاز از پیمایش میدانی استفاده شده و 262 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیدند. داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss از طریق آمار توصیفی و استنباطی آزمون T تک متغیره، تحلیل واریانس و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید. نتایج حاصل شده نشان می دهد که مردم به سنن و ارزشهای گذشته خود پایبند بوده و اعتماد بالایی نسبت به ریش سفیدان در مدیریت امور جامعه خود دارند و نقش ریش سفیدان در حل اختلافات و انسجام مناطق روستایی محدوده مورد مطالعه در سطح بالایی قرار دارد.

کلیدواژه ها:

ریش سفیدان ، اعتماداجتماعی ، انسجام اجتماعی ، حل اختلافات ، مناطق روستایی ، دهستان مارگان