طبیعت به مثابه زبان استعاره مطالعه تطبیقی نمادپردازی در اشعار رابرت فراست و فروغ فرخزاد
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 7
فایل این مقاله در 27 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NBCONF11_149
تاریخ نمایه سازی: 8 دی 1404
چکیده مقاله:
طبیعت به عنوان زبانی استعاری همواره نقش محوری در بیان مفاهیم عمیق انسانی ایفا کرده است. این پژوهش به مطالعه تطبیقی نمادپردازی طبیعت در اشعار رابرت فراست، شاعر آمریکایی و فروغ فرخزاد، شاعر ایرانی می پردازد. با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و چارچوب نظری نمادگرایی این پژوهش نشان می دهد که این دو شاعر از عناصر طبیعی مانند شب، برف، جاده، درخت... برای بیان دغدغه های اگزیستانسیال و اجتماعی بهره می گیرند. یافته ها نشان می دهد که هر دو شاعر از طبیعت برای گذر از ظاهر به معنا استفاده می کنند اما نگرش فراست بیشتر فلسفی و تاملی است و طبیعت را به مثابه تمثیلی برای انتخاب و سرنوشت انسان می نگرد در حالی که نگاه فروغ حسی و اگزیستانسیالیستی است و طبیعت را امتداد وجود خود و ابزاری برای بیان احساسات اعتراض و آرزوی رهایی می داند. مطالعه حاضر ظرفیت نمادین طبیعت را به عنوان واسطه ای برای بیان مسائل جهانی انسان مورد تاکید قرار می دهد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فرهاد صالحی چلچه
دانشجوی آموزش زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد
محمدرضا صالحی چلچه
دانش آموز دبیرستان رشته تجربی دبیرستان نمونه ترابی مقدم