طنز، مدرنیته و فرم شعری: مطالعه تطبیقی ایرج میرزا، دهخدا و ملک الشعرای بهار در شعر دوره مشروطه

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 5

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF23_006

تاریخ نمایه سازی: 8 دی 1404

چکیده مقاله:

دوره مشروطه (۱۲۸۵-۱۲۹۰) در ایران، نه تنها یک دگرگونی سیاسی، بلکه یک گسست معرفتی و فرمی در تاریخ ادبیات فارسی محسوب می شود. در این میان، طنز به عنوان زبان نقد و ابزار مدرنیزاسیون، نقشی محوری ایفا کرد. این پژوهش تطبیقی، بر آن است تا با تمرکز بر سه چهره برجسته این دوره – ایرج میرزا، علی اکبر دهخدا و ملک الشعرای بهار – نسبت متغیر میان طنز، بحران مدرنیته و تحولات فرمیک در شعر را بررسی کند. شکاف پژوهشی در مطالعات موجود، فقدان تحلیل های تطبیقی است که به طور همزمان، فرم شعری (مثنوی، نثر شبه شعری، قصیده) و گفتمان های محوری (جنسیت، حوزه عمومی، ملی گرایی) را در کانون توجه قرار دهند. فرضیه اصلی این مقاله این است که: «ایرج با طنز کارناوالی و هنجارشکن، دهخدا با طنز ژورنالیستی و چندصدایی و بهار با طنز و حماسه نئوکلاسیک، سه پاسخ متمایز و متناقض به چالش های مدرنیته ایرانی (به ویژه در بازنمایی زن/بدن زن) ارائه می دهند.» این مطالعه با روش تحلیل گفتمانی و خوانش نزدیک، به بازتعریف نقش هر شاعر در تاریخ نگاری ادبی مشروطه و پیشنهاد دوره بندی جدیدی بر اساس شیوه های متفاوتی از طنز می پردازد.

نویسندگان

مریم اسلامی

PhD Student in Persian Literature, Department of Persian Language and Literature, Islamic Azad University, Chalous Branch, Iran

وجیهه ترکمانی باراندوزی

Faculty Member, Vice President for Cultural and Student Affairs, Islamic Azad University, Chalous Branch, Iran